dreamlike

/ˈdriːmˌlaɪk//ˈdriːmlaɪk/

معنی: خواب مانند
معانی دیگر: dreamy خواب مانند

جمله های نمونه

1. There's a dreamlike quality to the final stages of the film.
[ترجمه گوگل]کیفیتی رویایی در مراحل پایانی فیلم وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک کیفیت رویایی برای مراحل نهایی فیلم وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Her paintings have a naive, dreamlike quality.
[ترجمه گوگل]نقاشی های او کیفیتی ساده لوحانه و رویایی دارد
[ترجمه ترگمان]نقاشی های او دارای کیفیت naive و dreamlike هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The dancer's movements were slow and dreamlike.
[ترجمه گوگل]حرکات رقصنده آهسته و رویایی بود
[ترجمه ترگمان]حرکات رقص آهسته و رویا گونه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The film had a dreamlike quality.
[ترجمه گوگل]فیلم کیفیتی رویایی داشت
[ترجمه ترگمان]این فیلم کیفیتی رویایی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The place has an almost dreamlike quality.
[ترجمه گوگل]این مکان کیفیتی تقریباً رویایی دارد
[ترجمه ترگمان]این مکان دارای کیفیت رویا گونه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In his confession, Nenno described the evening as dreamlike.
[ترجمه گوگل]ننو در اعترافات خود آن شب را رویایی توصیف کرد
[ترجمه ترگمان]در اعتراف او، Nenno آن شب را که رویا گونه بود شرح داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The dreamlike flight lasted four hours.
[ترجمه گوگل]این پرواز رویایی چهار ساعت به طول انجامید
[ترجمه ترگمان]پرواز رویا گونه چهار ساعت طول کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He lay in a dreamlike daze, utterly unable to distinguish between real and false memories.
[ترجمه گوگل]او در گیجی رویایی دراز کشیده بود و کاملاً قادر به تشخیص خاطرات واقعی و دروغین نبود
[ترجمه ترگمان]او با خیرگی رویا گونه دراز کشیده بود و مطلقا قادر به تشخیص بین خاطرات واقعی و واقعی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Its dreamlike construction of our sceptred isle as an ethnically purified one provides a special comfort against the ravages of decline.
[ترجمه گوگل]ساخت و ساز رویایی آن از جزیره عصایی ما به عنوان جزیره ای که از نظر قومی پاک شده است، آسایش خاصی را در برابر ویرانی زوال فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]ساخت رویایی جزیره sceptred ما به عنوان فردی که از نظر نژادی خالص است، آرامش مخصوصی در برابر نابسامانی کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He followed all her movements with dreamlike detachment; an all-engulfing numbness seemed to have removed every trace of feeling from him.
[ترجمه گوگل]او تمام حرکات او را با جدایی رویایی دنبال می کرد به نظر می‌رسید که یک بی‌حسی فراگیر، هر اثری از احساس را از او پاک کرده بود
[ترجمه ترگمان]او تمام حرکات او را با واحد رویا گونه دنبال می کرد؛ به نظر می رسید که بی حسی کام لا به هم ریخته و هر ردی از او را از او دور کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It felt as though she'd drifted into some dreamlike watery paradise.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که او به بهشت ​​آبی رویایی رفته است
[ترجمه ترگمان]احساس می کرد که انگار به نوعی بهشت watery رویا فرورفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Surrealism, with its dreamlike associations, easily lent itself to the wordplay and psychological symbolism of advertising, cartoons, and theme parks.
[ترجمه گوگل]سوررئالیسم، با تداعی های رویایی خود، به راحتی خود را به بازی کلمات و نمادهای روانی تبلیغات، کارتون ها و پارک های موضوعی وامی داشت
[ترجمه ترگمان]Surrealism، با associations dreamlike، به راحتی خود را به نمادهای روانشناسی و روانشناسی تبلیغات، کارتون ها و پارک های موضوعی قرض داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The dreamlike fantastic narration shows the authors doubt for life, cognition for absurd existence of individuals, and deep thinking for humans irremovable anxiety.
[ترجمه گوگل]روایت خارق‌العاده رویایی نویسندگان را به تردید نسبت به زندگی، شناخت برای وجود پوچ افراد، و تفکر عمیق برای انسان اضطرابی غیرقابل رفع نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]روایت عجیب و رویایی، نویسندگان را به زندگی، شناخت برای وجود نامعقول افراد و تفکر عمیق برای اضطراب انسان و اضطراب نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Journalist: I have a dreamlike feeling while sitting here talking to you about spirit.
[ترجمه گوگل]روزنامه نگار: وقتی اینجا نشسته ام و درباره روح با شما صحبت می کنم، احساسی رویایی دارم
[ترجمه ترگمان]روزنامه نگار: من وقتی اینجا نشسته بودم و با تو راجع به روح صحبت می کنم، احساس رویا دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Night invested the lake with a dreamlike quality.
[ترجمه گوگل]شب دریاچه را با کیفیتی رویایی سرمایه گذاری کرد
[ترجمه ترگمان]شب با کیفیت dreamlike روی دریاچه سرمایه گذاری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خواب مانند (صفت)
dreamy, dreamlike, sleeplike

انگلیسی به انگلیسی

• resembling a dream, unreal, fantastic
dreamlike things or situations seem strange and unreal.

پیشنهاد کاربران

بپرس