dreamland

/ˈdriːmˌlænd//ˈdriːmlænd/

معنی: سرزمین خواب وخیال
معانی دیگر: خواب، عالم خواب، عالم خواب، کشورخیالی، سرزمین پری ها

جمله های نمونه

1. That girl over there looks like she's in dreamland.
[ترجمه گوگل]آن دختر آنجا به نظر می رسد که در سرزمین رویایی است
[ترجمه ترگمان]اون دختره اونجاست، انگار توی سرزمین رویایی هستش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In dreamland we play them in the final.
[ترجمه گوگل]در سرزمین رویایی ما در فینال با آنها بازی می کنیم
[ترجمه ترگمان]در سرزمین رویایی ما آن ها را در فینال بازی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You must be living in dreamland if you think he'll change his mind.
[ترجمه گوگل]اگر فکر می کنید او نظرش را تغییر خواهد داد، حتماً در سرزمین رویایی زندگی می کنید
[ترجمه ترگمان]تو باید در سرزمین رویاها زندگی کنی اگر فکر می کنی نظرش را عوض خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The kids are both far away in dreamland.
[ترجمه گوگل]بچه ها هر دو دور در سرزمین رویایی هستند
[ترجمه ترگمان]کودکان هر دو در سرزمین رویایی بسیار دور هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I sat down again and lapsed into dreamland.
[ترجمه گوگل]دوباره نشستم و وارد سرزمین رویا شدم
[ترجمه ترگمان]دوباره نشستم و به خواب رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They scheduled a night meeting at the Dreamland Skating Rink on Jan. 25 to stir up the righteous.
[ترجمه گوگل]آنها یک جلسه شبانه در پیست اسکیت دریم لند در 25 ژانویه برنامه ریزی کردند تا افراد صالح را تحریک کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک جلسه شبانه در پیست اسکیت Dreamland در ۲۵ ژانویه برنامه ریزی کردند تا the را به هم بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Once more, she tries to lull herself into dreamland via a salacious scenario starring herself and Riva.
[ترجمه گوگل]یک بار دیگر، او سعی می کند خود را از طریق یک سناریوی شوم با بازی خودش و ریوا به سرزمین رویایی ببرد
[ترجمه ترگمان]یک بار دیگر، سعی می کند از طریق یک سناریوی هرزگی با بازی خود و Riva، خود را به سرزمین رویایی تبدیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But dreamland which is my true home.
[ترجمه گوگل]اما سرزمین رویایی که خانه واقعی من است
[ترجمه ترگمان]اما سرزمین رویایی من خانه حقیقی من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Instead of just letting themselves drift off into dreamland, they kept on checking to see if they were still awake, and that quick mental check woke them up.
[ترجمه گوگل]آنها به جای اینکه بگذارند خودشان را به سرزمین رویایی بروند، به بررسی اینکه آیا هنوز بیدار هستند یا نه، ادامه دادند و این بررسی ذهنی سریع آنها را از خواب بیدار کرد
[ترجمه ترگمان]به جای اینکه اجازه دهند خود را در سرزمین رویاها رها کنند، به چک کردن آن ها ادامه دادند تا ببینند که آیا هنوز بیدار هستند یا نه، و این کنترل سریع ذهنی آن ها را بیدار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Reality had to come crashing into the dreamland.
[ترجمه گوگل]واقعیت باید به سرزمین رویایی سقوط می کرد
[ترجمه ترگمان]حقیقت مجبور شده بود که به سرزمین رویایی بیاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. So, when unscrambling dreamland in classical poems, we not only mouse out the inner sensibility world, but also revert those unique times.
[ترجمه گوگل]بنابراین، هنگامی که سرزمین رویایی را در اشعار کلاسیک باز می‌کنیم، نه تنها دنیای حساسیت درونی را از بین می‌بریم، بلکه آن زمان‌های منحصربه‌فرد را نیز برمی‌گردانیم
[ترجمه ترگمان]بنابراین، وقتی یک سرزمین رویایی در اشعار کلاسیک وجود داشته باشد، ما نه تنها دنیای حساسیت درونی را از بین می بریم، بلکه آن زمان های منحصر به فرد را به هم برگردانیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Best wish for you and Happy Birthday! Sweet Dreamland.
[ترجمه گوگل]بهترین آرزوها برای شما و تولدت مبارک! سرزمین رویایی شیرین
[ترجمه ترگمان]! بهترین آرزوی تو و تولدت مبارک سرزمین رویاها شیرین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I have my own dreamland where I can often meet you.
[ترجمه گوگل]من سرزمین رویایی خود را دارم که در آن اغلب می توانم شما را ملاقات کنم
[ترجمه ترگمان]من سرزمین رویایی خودم رو دارم که همیشه می تونم تو رو ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Jenny has been living in dreamland since she met David.
[ترجمه گوگل]جنی از زمانی که دیوید را ملاقات کرد در سرزمین رویایی زندگی می کرد
[ترجمه ترگمان]جنی از زمانی که دیوید را ملاقات کرد در سرزمین رویایی زندگی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سرزمین خواب وخیال (اسم)
dreamland

انگلیسی به انگلیسی

• place existing only in dreams or imagination, world of fancy; sleep

پیشنهاد کاربران

شهر رویاها
سرزمین رویا ها
سرزمین پریان
سرزمین آرزوها

بپرس