dreaded

جمله های نمونه

1. No one knew how to treat this dreaded disease.
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی دانست چگونه این بیماری هولناک را درمان کند
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی دانست چگونه این مرض وحشتناک را درمان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He dreaded that his wife would find out.
[ترجمه گوگل]می ترسید همسرش بفهمد
[ترجمه ترگمان]می ترسید که همسرش بفهمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Tim dreaded his parents finding out.
[ترجمه کامیار] تیم می ترسید والدینش بفهمند.
|
[ترجمه سیما] تیم وحشت داشت پدر مادرش بفهمند.
|
[ترجمه گوگل]تیم از اینکه پدر و مادرش بفهمند می ترسید
[ترجمه ترگمان]تیم از یافتن پدر و مادرش وحشت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This is the type of flood dreaded by cavers.
[ترجمه گوگل]این نوع سیل است که غارنوردان از آن می ترسند
[ترجمه ترگمان]این نوع سیل است که از cavers وحشت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She couldn't put off the dreaded moment forever.
[ترجمه گوگل]او نمی توانست آن لحظه وحشتناک را برای همیشه به تعویق بیندازد
[ترجمه ترگمان]او نمی توانست آن لحظه ترسناک را برای همیشه رها کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Inarticulate and rather shy, he had always dreaded speaking in public.
[ترجمه گوگل]او که بی بیان و نسبتاً خجالتی بود، همیشه از صحبت کردن در جمع می ترسید
[ترجمه ترگمان]همیشه از این که در ملا عام حرف می زد، بیش از پیش نگران بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She dreaded the pain of childbirth.
[ترجمه گوگل]او از درد زایمان می ترسید
[ترجمه ترگمان]از درد زایمان دچار وحشت شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I've got my dreaded cousin coming to stay!
[ترجمه گوگل]من پسر عموی مخوفم را دارم که می آید بماند!
[ترجمه ترگمان]از پسر خاله ام وحشت دارم که برای ماندن به اینجا امده است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She's a victim of the dreaded hay fever.
[ترجمه گوگل]او قربانی تب یونجه وحشتناک است
[ترجمه ترگمان]او قربانی آن تب hay است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Politicians began to use the dreaded R-word: recession.
[ترجمه گوگل]سیاستمداران شروع به استفاده از کلمه ترسناک R کردند: رکود
[ترجمه ترگمان]سیاستمداران شروع به استفاده از واژه ترسناک اقتصادی کردند: رکود اقتصادی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He had always dreaded being singled out.
[ترجمه گوگل]او همیشه از این که متمایز شود می ترسید
[ترجمه ترگمان]همیشه از اینکه تنها باشد می ترسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Did I hear the dreaded word 'homework'?
[ترجمه گوگل]آیا من کلمه ترسناک "تکلیف" را شنیدم؟
[ترجمه ترگمان]آیا من کلمه وحشتناک تکالیف را شنیدم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The dreaded moment had finally arrived.
[ترجمه گوگل]لحظه وحشتناک بالاخره فرا رسید
[ترجمه ترگمان]آن لحظه هولناک سرانجام فرا رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He dreaded the prospect of being all alone in that house.
[ترجمه گوگل]او از این که در آن خانه تنها بماند می ترسید
[ترجمه ترگمان]از تصور اینکه در آن خانه تنها باشد وحشت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She dreaded old age.
[ترجمه گوگل]او از پیری می ترسید
[ترجمه ترگمان]از این سن و سال می ترسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• dreaded means terrible and greatly feared.

پیشنهاد کاربران

⭕ ترسناک, horror
⭕dreaded sound = horror sound
there was a dreaded sound from the barn✅
✅ یک صدای ترسناک از انبار امد
رعب انگیز ، دلهره آور
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : dread
✅️ اسم ( noun ) : dread
✅️ صفت ( adjective ) : dreadful / dreaded
✅️ قید ( adverb ) : dreadfully
مخوف
The dreaded questions
پرسش های هولناک
ترسناک، وحشتناک
خوفناک - هولناک
دلهره آور، هراس آور
رعب آفرین
famine was the dreaded sequel of war
قحطی پی آمد رعب آفرین جنگ بود.
ترسناک - دلهره آور - بسیار بد
?Would you like to change the colour of your hair
Dyeing my hair!? I have given it some thought a few times but I haven’t done it yet. I have nothing against it as I think it makes some people look more attractive. I guess you can say that I’m pretty happy with my natural hair colour. I’ll have to rethink it though when the dreaded grey hair turning days come around, which I hope is far into the future
...
[مشاهده متن کامل]

وحشت زده
نگران
ترسناک، نگران کننده
She couldn’t put off the dreaded moment forever.
After years of toil, scientists disclosed that they had made progress in controlling the dreaded disease.
ترسید

( این یک صفت است که معمولا به شکل طنز آمیز استفاده می شود و به معنی )
ترسناک - وحشتناک
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Longman :
making you feel afraid or anxious – often used humorously
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین MACMILLAN :
...
[مشاهده متن کامل]

often humorous frightening or worrying
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Cambridge :
causing fear or worry
humorous - used to refer to something that you do not like or want
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Oxford :
Regarded with great fear or apprehension.
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Collins :
Dreaded means terrible and greatly feared.

مواجه شدن با چیز وحشت آور
دلهره داشتن
برآشفت ْ دلخور شد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس