1. drawing up a family pedigree
تدوین یک تبار نامه
2. a drawing will be made to determine the winner
برای تعیین برنده قرعه کشی خواهد شد.
3. by drawing a few lines, he outlined the general plan of the house
با کشیدن چند خط طرح کلی خانه را رسم کرد.
4. a boat drawing three feet of water
قایقی که به آب دارای سه فوت عمق نیاز دارد.
5. a freehand drawing
رسم کشیده شده با دست
6. a full-scale drawing
نقاشی به اندازه ی اولیه
7. a pencil drawing of his sister
تصویر مدادی خواهرش
8. he was drawing a circle on the paper
او داشت روی کاغذ یک دایره می کشید.
9. winter was drawing on
زمستان داشت فرا می رسید.
10. on the drawing board
در مرحله ی نقشه کشی،مورد مطالعه
11. to retrace a drawing
رسم را از نو کشیدن
12. i made her acquaintance in the queen's last drawing room
در آخرین پذیرایی رسمی ملکه با او آشنا شدم.
13. The drawing depicts her sitting on a sofa.
[ترجمه گوگل]نقاشی او را در حال نشستن روی مبل نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]نقاشی او را به تصویر می کشد که روی کاناپه نشسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نقاشی او را به تصویر می کشد که روی کاناپه نشسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The laptop drawing tablet is a very useful piece of hardware.
[ترجمه گوگل]تبلت طراحی لپ تاپ یک قطعه سخت افزاری بسیار کاربردی است
[ترجمه ترگمان]لوح نقاشی لب تاپ یک قطعه بسیار مفید از سخت افزار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لوح نقاشی لب تاپ یک قطعه بسیار مفید از سخت افزار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Life is the art of drawing sufficient conclusions form insufficient premises.
[ترجمه گوگل]زندگی هنر نتیجه گیری کافی از مقدمات ناکافی است
[ترجمه ترگمان]زندگی هنر کشیدن نتایج کافی و شکل ناکافی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زندگی هنر کشیدن نتایج کافی و شکل ناکافی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. The old lady has practised a lot at drawing and she is now a famous painter.
[ترجمه گوگل]پیرزن در طراحی بسیار تمرین کرده و اکنون یک نقاش مشهور است
[ترجمه ترگمان]پیرزن در نقاشی خیلی مهارت دارد و حالا نقاش مشهوری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پیرزن در نقاشی خیلی مهارت دارد و حالا نقاش مشهوری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. She sharpened her pencils and started drawing.
[ترجمه گوگل]مدادهایش را تیز کرد و شروع به کشیدن کرد
[ترجمه ترگمان]She را تیز کرد و شروع به نقاشی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]She را تیز کرد و شروع به نقاشی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. Join the dots up to complete the drawing.
[ترجمه گوگل]برای تکمیل طراحی، نقاط را به بالا وصل کنید
[ترجمه ترگمان]به نقاط نزدیک شوید تا نقاشی را کامل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نقاط نزدیک شوید تا نقاشی را کامل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. Knowledge of human anatomy is essential to figure drawing.
[ترجمه گوگل]دانش آناتومی انسان برای طراحی شکل ضروری است
[ترجمه ترگمان]دانش آناتومی انسانی برای طراحی ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دانش آناتومی انسانی برای طراحی ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید