draw from

دارالترجمه ر.س.م.ی کاج

تخصصی

[ریاضیات] مرسوم از

پیشنهاد کاربران

بیرون کشیدن، درآوردن
نشئات گرفته
برگرفتن از
اقتباس کردن از
برانگیختن

draw sth from sth:
= obtain something from a particular source.

 I drew a lot of comfort from her kind words.
از سخنان محبت آمیز او آرامش زیادی گرفتم.

 Plants draw nourishment from the soil.
گیاهان از خاک تغذیه می کنند.
در متون حقوقی به معنی در نظر گرفتن است
ملهم از
برداشت کردن از. . .
برآمدن از؛ ریشه گرفتن از؛ برآمدن از دلِ چیزی
مشاهده پیشنهاد های امروز

معنی یا پیشنهاد شما