1. چیزی را به دیگران نشان دادن/ رو کردن
من اسنادی که ثابت می کرد شرکت به من بدهکار است را رو کردم.
... [مشاهده متن کامل]
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
بیرون آوردن، در آوردن ( به طوری که قابل دیدن باشد )
کارل کتابچه ای بیرون کشید و شروع کرد به نشان دادن آن به افرادی که در دو طرف او نشسته بودند.
او چاقوی جیبی خود را بیرون آورد و راهزن را تهدید کرد.
این اصطلاح به معنای "عیان کردن چیزی" یا "در معرض دید بقیه/همگان قرار دادن چیزی" می باشد.