dragnet

/ˈdrægˌnet//ˈdræɡnet/

معنی: تور یا دام
معانی دیگر: (در مورد تبهکاران و غیره) سازمان یا شبکه ی تله اندازی، شبکه ی دستگیری، (تور ماهی گیری که دارای وزنه های کوچک است و به ته آب می رود و آن را در ته رود یا دریاچه و غیره می کشند و ماهی می گیرند) تورکشیدنی، تور کششی، (تور برای گرفتن جانوران) تورشکاری، دام، تله ی توری، تور یا دام مثل تور ماهیگیری، توریادامی که روی زمین بکشندکه همه جانوران رایکجابگیرد

جمله های نمونه

1. the thieves were caught in a police dragnet
دزدان در دام پلیس گرفتار شدند.

2. The police have widened their dragnet in their search for the killer.
[ترجمه مسلم] پلیس تحقیقات خود را در جستجوی قاتل، گسترده تر کرده است.
|
[ترجمه گوگل]پلیس در جستجوی قاتل شبکه خود را گسترده کرده است
[ترجمه ترگمان]پلیس dragnet را در جست و جوی قاتل بزرگ کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Professional domain dragnet stands to present the state that gives rapid development in recent years.
[ترجمه گوگل]دراگ نت دامنه حرفه ای وضعیتی را ارائه می دهد که در سال های اخیر توسعه سریعی را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]دامنه حرفه ای dragnet برای ارائه دولتی است که در سال های اخیر توسعه سریع می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Cue ominous theme music from Dragnet.
[ترجمه گوگل]موسیقی تم شوم از Dragnet
[ترجمه ترگمان]با نشانه شوم موسیقی از dragnet
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. No charges have been filed, but the dragnet alarmed investors.
[ترجمه گوگل]هیچ اتهامی ثبت نشده است، اما این شبکه باعث نگرانی سرمایه گذاران شده است
[ترجمه ترگمان]هیچ اتهامی وارد نشده است، اما the گذاران نگران هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Converge everything area . a goddamn dragnet over it!
[ترجمه گوگل]منطقه همه چیز را همگرا کنید یک توری لعنتی روی آن!
[ترجمه ترگمان] همه چیز رو بررسی کنید یک تور لعنتی روی آن!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His breathing is like a tight dragnet and covers with her whole individual.
[ترجمه گوگل]تنفس او مانند توری تنگ است و تمام افراد او را می پوشاند
[ترجمه ترگمان]تنفس او مثل dragnet سفت و سخت است و تمام بدنش را پوشانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mark VII Productions ( Jack Webb ): Dragnet, Adam Emergency.
[ترجمه گوگل]Mark VII Productions (Jack Webb): Dragnet، Adam Emergency
[ترجمه ترگمان]مارک هفتم (جک وب): dragnet، آدام فوریت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As to buy dragnet to stand, we had not seen more valuable spending pattern at present.
[ترجمه گوگل]در مورد خرید توری برای ایستادن، ما در حال حاضر الگوی خرج با ارزش تری را ندیده بودیم
[ترجمه ترگمان]با خرید dragnet برای ایستادن، ما در حال حاضر الگوی مالی با ارزش تر را ندیده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And intelligence sources last night denied early reports that one van had slipped through their dragnet.
[ترجمه گوگل]و منابع اطلاعاتی شب گذشته گزارش های اولیه مبنی بر اینکه یک ون از توری آنها سر خورده است را تکذیب کردند
[ترجمه ترگمان]و منابع اطلاعاتی در شب گذشته گزارش ها اولیه مبنی بر اینکه یک ون از میان dragnet عبور کرده است را تکذیب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The method of fishing employed was to secure one end of the dragnet on the shore and the other on the boat.
[ترجمه گوگل]روش ماهیگیری به کار گرفته شده این بود که یک سر توری را در ساحل و سر دیگر را در قایق محکم می کردند
[ترجمه ترگمان]روش ماهیگیری به کار گرفته این بود که یک سر of را در ساحل و دیگری را روی قایق ثابت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. More than three hundred teenage MexicanAmericans were arrested in the ensuing police dragnet.
[ترجمه گوگل]بیش از سیصد نوجوان آمریکایی مکزیکی در جریان شبکه پلیس دستگیر شدند
[ترجمه ترگمان]بیش از سیصد تن از MexicanAmericans نوجوان در پی dragnet های پلیس دستگیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Soon the first tracksuited figures stumbled from the trees into the waiting dragnet.
[ترجمه گوگل]به زودی اولین فیگورهای لباس ورزشی از روی درختان به داخل توری انتظار افتادند
[ترجمه ترگمان]به زودی اولین چهره های tracksuited از درختان به درون dragnet منتظر سکندری خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But billions of dollars seem to have eluded the financial dragnet.
[ترجمه گوگل]اما به نظر می‌رسد که میلیاردها دلار از شبکه مالی فرار کرده‌اند
[ترجمه ترگمان]اما به نظر می رسد که بیلیون ها دلار از the مالی گریخته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تور یا دام (اسم)
dragnet

انگلیسی به انگلیسی

• net which is dragged in fishing or hunting, trawl for trapping fish or small game; method by which someone or something is found or caught

پیشنهاد کاربران

۱. تور ماهی گیری ۲. دام. تله ۳. شبکه اقدامات پلیسی برای دستگیری مجرمان. تله. جستجوی گسترده
مثال:
In order to evade the police dragnet, Ernie grew a beard.
�ارنی� برای فرار از جستجوی گسترده پلیس، ریش گذاشت.
تعقیب
تعقیب کردن
جستجوی گسترده
دام، تله

بپرس