کاری یا چیزی که ادامه پیدا میکنه و خیلی طول میکشه!
The meeting dragged on for hours
بار معنایی ناپسند و منفی داره
معنای دوستان:
به درازا کشیدن - طولانی شدن - طول کشیدن - کش آمدن - کشدار شدن - ادامه پیدا کردن برای مدت طولانی
... [مشاهده متن کامل]
در مورد سیگار کشیدن از قسمت روشن سیگار دود را تو کشیدن
مثلا اگه درمورد یه قضیه ای باشه، میتونه به معنای �کش پیدا کردن� اون قضیه باشه.
اگر اسم باشد به صورت مانعی بر یا سدی بر چیزی یا کسی ترجمه می شود.
طول کشیدن . . .
به درازا کشیدن
طولانی شدن
کِشدار شدن
طولانی شدن
کِشدار شدن
ملاقات ساعت ها ب طول انجامید ( طول کشید ) .
حرکت کند
پیشروی آهسته
پیشروی آهسته
به درازا کشیدن
طولانی شدن
به عنوان مثال:
an expensive court battle that could drag on for years
طولانی شدن
به عنوان مثال:
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)