drag into something


(چیزی را) در چیز دیگری دخالت دادن، کشاندن

پیشنهاد کاربران

To start to talk about something/somebody that has nothing to do with what is being discussed
Don't drag me into this
پای کسی را به چیزی باز کردن، فردی را در کاری ( که نکرده ) دخیل دانستن، وسط کشیدنِ پای کسی

بپرس