🔹 پیش نویس تهیه کردن / طرح اولیه نوشتن / پیشنویس تنظیم کردن
1 - ( کاربرد عمومی ) : به معنای نوشتن یا تهیه ی نسخه ی اولیه از یک سند، طرح، یا پیشنهاد. مثال: She drafted up a speech for the banquet. او پیش نویس یک سخنرانی برای ضیافت تهیه کرد.
... [مشاهده متن کامل]
2 - ( کاربرد حرفه ای و حقوقی ) : در زمینه های حقوقی، تجاری یا اداری، این عبارت برای تنظیم قرارداد، برنامه، یا گزارش اولیه به کار می ره. مثال: The lawyer will draft up the contract. وکیل قرارداد را تنظیم خواهد کرد.
3 - ( کاربرد استعاری و نمادین ) : نماد آغاز فرآیند خلق، برنامه ریزی، یا سازمان دهی است—مثل کسی که افکار خام را به ساختاری قابل ارائه تبدیل می کنه.
🔹 مثال ها:
I drafted up a proposal for the new marketing strategy. من پیش نویس پیشنهادی برای راهبرد بازاریابی جدید تهیه کردم.
They asked me to draft up the agenda for the meeting. از من خواستند دستور جلسه را تنظیم کنم.
He drafted up the original complaint before submitting it. او شکایت اولیه را پیش نویس کرد قبل از ارسال آن.
1 - ( کاربرد عمومی ) : به معنای نوشتن یا تهیه ی نسخه ی اولیه از یک سند، طرح، یا پیشنهاد. مثال: She drafted up a speech for the banquet. او پیش نویس یک سخنرانی برای ضیافت تهیه کرد.
... [مشاهده متن کامل]
2 - ( کاربرد حرفه ای و حقوقی ) : در زمینه های حقوقی، تجاری یا اداری، این عبارت برای تنظیم قرارداد، برنامه، یا گزارش اولیه به کار می ره. مثال: The lawyer will draft up the contract. وکیل قرارداد را تنظیم خواهد کرد.
3 - ( کاربرد استعاری و نمادین ) : نماد آغاز فرآیند خلق، برنامه ریزی، یا سازمان دهی است—مثل کسی که افکار خام را به ساختاری قابل ارائه تبدیل می کنه.
🔹 مثال ها:
I drafted up a proposal for the new marketing strategy. من پیش نویس پیشنهادی برای راهبرد بازاریابی جدید تهیه کردم.
They asked me to draft up the agenda for the meeting. از من خواستند دستور جلسه را تنظیم کنم.
He drafted up the original complaint before submitting it. او شکایت اولیه را پیش نویس کرد قبل از ارسال آن.
... [مشاهده متن کامل]
نوشتن یا تدبیر کردن برنامه یا نسخه مقدماتی چیزی