draconian

/dreˈkoʊniən//drəˈkəʊnɪən/

معنی: اژدهایی، قوانین حقوقی سخت و بی رحمانه، مربوط به دراکو مقنن سختگیر اتن
معانی دیگر: (گاهی با حرف کوچک) بسیار ظالمانه، بسیار ستمگر(انه)، (قوانین) یاسا مانند، شدید، وابسته به draco (دولتمرد سخت گیر یونانی) و قوانین ظالمانه ی منتسب به او

جمله های نمونه

1. He criticized the draconian measures taken by the police in controlling the demonstrators.
[ترجمه گوگل]وی از اقدامات سختگیرانه پلیس در کنترل تظاهرکنندگان انتقاد کرد
[ترجمه ترگمان]او از اقدامات سختگیرانه پلیس در کنترل تظاهر کنندگان انتقاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. To some, this situation cries out for draconian measures to inject more competition.
[ترجمه گوگل]برای برخی، این وضعیت خواستار اقدامات سختگیرانه برای تزریق رقابت بیشتر است
[ترجمه ترگمان]برای برخی، این وضعیت منجر به اقدامات سختگیرانه برای تزریق رقابت بیشتر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A possible alternative to the draconian consequences of decertification is extending the probationary waiver another year, officials say.
[ترجمه گوگل]مقامات می گویند که یک جایگزین احتمالی برای عواقب شدید صدور گواهینامه، تمدید معافیت آزمایشی یک سال دیگر است
[ترجمه ترگمان]به گفته مسئولان، یک جایگزین ممکن برای پیامدهای سخت گیرانه of، سال دیگر کاهش مشروط را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Draconian measures have been implemented to control population growth.
[ترجمه گوگل]اقدامات دراکونیایی برای کنترل رشد جمعیت اجرا شده است
[ترجمه ترگمان]اقدامات ظالمانه برای کنترل رشد جمعیت پیاده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The draconian Special Powers Act was never repealed despite the election promises.
[ترجمه گوگل]قانون ظالمانه اختیارات ویژه علیرغم وعده های انتخاباتی هرگز لغو نشد
[ترجمه ترگمان]با وجود وعده های انتخاباتی، قوانین سختگیرانه نیروهای ویژه هرگز لغو نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At no time, however, did they use such draconian measures to stifle dissent.
[ترجمه گوگل]با این حال، آنها هرگز از چنین اقدامات سختگیرانه ای برای سرکوب مخالفان استفاده نکردند
[ترجمه ترگمان]با این حال، در هیچ زمان از چنین اقدامات سختگیرانه برای سرکوب مخالفت استفاده نکردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This draconian measure is something that, in a consultation exercise, was supported by an astonishing 94 % of respondents.
[ترجمه گوگل]این اقدام سختگیرانه چیزی است که در یک تمرین مشورتی، 94 درصد از پاسخ دهندگان از آن حمایت کردند
[ترجمه ترگمان]این اقدام ظالمانه چیزی است که، در یک تمرین مشاوره، توسط ۹۴ % % از پاسخ دهندگان پشتیبانی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Becasue of these draconian measures, Park was increasingly cut off from normal human contacts.
[ترجمه گوگل]به دلیل این اقدامات سختگیرانه، پارک به طور فزاینده ای از تماس های عادی انسانی قطع شد
[ترجمه ترگمان]به رغم این اقدامات سختگیرانه، پارک به طور فزاینده ای از تماس های عادی انسانی قطع می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Steps seen as draconian or unfair threaten to wreck the political process before it begins.
[ترجمه گوگل]اقداماتی که به‌عنوان سخت‌گیرانه یا غیرمنصفانه دیده می‌شوند، روند سیاسی را قبل از شروع آن تهدید می‌کنند
[ترجمه ترگمان]اقدامات سختگیرانه یا ناعادلانه تهدیدی برای تخریب فرآیند سیاسی پیش از آغاز آن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In their rush, Clinton and Congress allowed draconian restrictions to be imposed on refugees.
[ترجمه گوگل]کلینتون و کنگره در عجله خود اجازه دادند که محدودیت های شدیدی بر پناهندگان اعمال شود
[ترجمه ترگمان]در هجوم آن ها، کلینتون و کنگره اجازه اعمال محدودیت های شدیدی را دادند که بر پناهندگان تحمیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The former, which is more draconian, may reflect the longer term perceived treatment needs of the men.
[ترجمه گوگل]اولی، که سخت‌تر است، ممکن است منعکس‌کننده نیازهای درمانی درک‌شده طولانی‌مدت مردان باشد
[ترجمه ترگمان]اولی، که سختگیرانه است، ممکن است منعکس کننده نیازهای طولانی تر شناخته شده تری نسبت به مردان باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. No doubt there are scenarios where such draconian measures are justified.
[ترجمه گوگل]بدون شک سناریوهایی وجود دارد که چنین اقدامات سختگیرانه ای توجیه می شود
[ترجمه ترگمان]بدون شک، سناریوهایی وجود دارد که در آن ها چنین اقدامات سختگیرانه موجه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The measure is not as draconian as it sounds.
[ترجمه گوگل]اندازه گیری آنقدر که به نظر می رسد سختگیرانه نیست
[ترجمه ترگمان]این اقدام به همان اندازه که به نظر می رسد سختگیرانه نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The government has imposed draconian penalties for anyone found in possession of illegal drugs.
[ترجمه گوگل]دولت برای هر کسی که مواد مخدر غیرقانونی در اختیار داشته باشد، مجازات های سختی در نظر گرفته است
[ترجمه ترگمان]دولت مجازات های سختگیرانه برای هر کسی که در تملک مواد مخدر غیرقانونی پیدا شده است، اعمال کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اژدهایی (صفت)
draconian

قوانین حقوقی سخت و بی رحمانه (صفت)
draconian

مربوط به دراکو مقنن سختگیر اتن (صفت)
draconian

انگلیسی به انگلیسی

• harsh, cruel; pertaining to or characteristic of draco (ancient athenian magistrate known for his severe code of laws)
draconian laws or measures are extremely harsh; a formal word.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Extremely harsh or strict ⚖️
🔍 مترادف: Severe
✅ مثال: The new policy was criticized as draconian and unfair.
adjective
[more draconian; most draconian] formal disapproving : very severe or cruel
The editorial criticizes the draconian measures being taken to control the spread of the disease.
draconian punishments
...
[مشاهده متن کامل]

◀️ There should be more severe draconian punishments for every sexual predator to maximise the deterrence for all others

سخت و شدید، سختگیرانه
سفت و سخت. سخت گیرانه. شدید
دراکولایی

بپرس