dozen

/ˈdəzn̩//ˈdʌzn̩/

معنی: دوجین، دوازده عدد
معانی دیگر: (معمولا جمع) زیاد، فراوان، چندین

جمله های نمونه

1. a dozen eggs
یک دو جین تخم مرغ

2. a full dozen
دو جین تمام

3. a round dozen
یک دوجین تمام

4. by the dozen
دوجینی،دوازده تا دوازده تا

5. a dime a dozen
(امریکا - عامیانه) ارزان،فراوان و ارزان،کم ارزش

6. oranges were sold by the dozen
پرتقال ها را دوجینی می فروختند.

7. nowadays, writers are a dime a dozen
امروزه نویسنده از در و دیوار می بارد.

8. apples by the kilo and eggs by the dozen
سیب کیلویی و تخم مرغ دو جینی

9. Eggs are sold by the dozen.
[ترجمه مهسا] تخم مرغ ها دوجینی فروخته میشود
|
[ترجمه گوگل]تخم مرغ ده تایی فروخته می شود
[ترجمه ترگمان] اگز \"دوازده تا فروخته میشه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A group of half a dozen men entered the pub and bore down on the bar.
[ترجمه گوگل]گروهی متشکل از نیم دوجین مرد وارد میخانه شدند و روی بار نشستند
[ترجمه ترگمان]یک دسته از شش نفر وارد میخانه شدند و بار دیگر به بار آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It six of one and half a dozen of the other.
[ترجمه گوگل]شش از یک و نیم دوجین از دیگری
[ترجمه ترگمان]شش و نیم و نیم دوجین از آن ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Books like this are a dime a dozen.
[ترجمه Saqar] کتاب هایی شبیه به این ارزش کمی دارند
|
[ترجمه گوگل]کتاب هایی از این دست یک سکه هستند
[ترجمه ترگمان] کتاب ها مثل این یه ده سنتی هستن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A dozen were sent for,but only ten were received.
[ترجمه گوگل]ده ها نفر فرستاده شدند، اما فقط ده مورد دریافت کردند
[ترجمه ترگمان]ده دوازده نفر فرستاده شدند، اما فقط ده نفر دریافت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He bought a dozen of chopsticks.
[ترجمه گوگل]او یک دوجین چاپستیک خرید
[ترجمه ترگمان] یه عالمه چوب هم خرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. You will be able to take ten dozen bottles free of duty through customs.
[ترجمه گوگل]شما می توانید ده دوجین بطری را بدون عوارض از گمرک ببرید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید ده دوازده بطری را از گمرک معاف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Several dozen councillors walked out of the meeting in protest.
[ترجمه گوگل]ده ها تن از اعضای شورا در اعتراض به جلسه از جلسه خارج شدند
[ترجمه ترگمان]چندین نفر از اعضای شورا در اعتراض به این جلسه حرکت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. I want a dozen of pencils, please!
[ترجمه گوگل]من یک دوجین مداد می خواهم، لطفا!
[ترجمه ترگمان]! من یه دوجین مداد میخوام، لطفا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دوجین (اسم)
dozen

دوازده عدد (اسم)
dozen

تخصصی

[مهندسی گاز] دوازده عدد، دوجین
[ریاضیات] دو جین

انگلیسی به انگلیسی

• twelve items, group of twelve
a dozen means twelve.
you can use dozens to refer vaguely to a large number.

پیشنهاد کاربران

half a dozen = 6
دوازده تایی
مثال: I bought a dozen eggs from the store.
من یک دوازده تایی تخم مرغ از فروشگاه خریدم.
رد و بدل کردن کلمات توهین آمیز
. . . dozens of : ده هااز. . .
خیلیا dozen ر مترادف با جین میگیرن، که در حال حاضر، اشتباهه.
واژه dozen با دوازده ما دارای ریشه هندواروپایی و معنای مشترکه.
درواقع، dozen همون《 ۱۲》 ماعه و از لحاظ علمی و ترجمه ای همونه.
اما در عامیانه معنای ده، دوازده میده.
...
[مشاهده متن کامل]

توجه کنین که چون انگلیسی زبانا برای گفتن ده ها فلان از tens of x استفاده نمی کنن باید بجاش بگین:
Scores of x
Or
Dozens of x
پس معنای Dozens of میشه ده ها.

Twelve or a group of twelve
Half a dozen eggs is six eggs
نصف یه شانه دوازده تایی تخم مرغ میشه شش تا تخم مرغ.
دوازده تایی_Dozen:12
دوستان با dozens of اشتباه نکنید چون معنی dozens of میشه ده ها. . . مثلا:
There are dozens of metal or plastic hooks
...
[مشاهده متن کامل]

ده ها قلاب فلزی یا پلاستیکی وجود دارد.
قاعدتا نمیگیم که دوازده ها. . . . . . 😅
حرف اضافشم of هست که بالا ذکر کردم، فقط قابل توجهتون گفتم.

Dozen eggs
شانه تخم مرغ ( البته دوازده تایی )
دوجین؛ دوازده عدد
A group or set of twelve.

بپرس