dowse

/ˈdaʊs//daʊs/

معنی: میل زدن، گمانه زدن
معانی دیگر: رجوع شود به: douse، (در قدیم) جستجوی محل آب خیز برای چاه کنی یا محل دارای مواد معدنی (این جستجو به کمک چوب دستی کوچک یا divining rod انجام می شد)، douse : پی بردن به وجود اب یا منابع دیگرزیرزمینی بوسیله گمانه

جمله های نمونه

1. He said that dowsing for water is complete nonsense.
[ترجمه گوگل]او می گفت که دوز گرفتن برای آب کاملا مزخرف است
[ترجمه ترگمان]او گفت که dowsing برای آب حماقت کامل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We dowse oil and ore in South America for big companies.
[ترجمه گوگل]ما نفت و سنگ معدن را در آمریکای جنوبی برای شرکت های بزرگ کاهش می دهیم
[ترجمه ترگمان]ما برای شرکت های بزرگ نفت و سنگ معدن را در آمریکای جنوبی کشف کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Dowsing, who kept a journal of his activities, personally visited nearly sixty churches in East Anglia.
[ترجمه گوگل]داوسینگ که دفتری از فعالیت های خود داشت، شخصاً از نزدیک به شصت کلیسا در شرق آنگلیا بازدید کرد
[ترجمه ترگمان]dowsing که یک مجله فعالیت های خود را اداره می کرد، شخصا حدود شصت کلیسا را در East شرقی ملاقات کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They are dead straight and can be dowsed across country.
[ترجمه گوگل]آنها مستقیماً مرده هستند و می توان آنها را در سراسر کشور دوش داد
[ترجمه ترگمان]آن ها مستقیم مرده و می توانند در سراسر کشور زندگی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Dowsing depends on the interaction between the person and the site at a particular time.
[ترجمه گوگل]Dowsing به تعامل بین فرد و سایت در یک زمان خاص بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]dowsing به تعامل بین فرد و مکان در یک زمان خاص بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Try dowsing without rods: it's much less cumbersome.
[ترجمه گوگل]دوز کردن بدون میله را امتحان کنید: خیلی کمتر دست و پا گیر است
[ترجمه ترگمان]dowsing را بدون میله امتحان کنید: این خیلی کم و سنگین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They switched to military fire engines to dowse the reactors and the pools of spent fuel rods beside them.
[ترجمه گوگل]آنها به موتورهای آتش نشانی نظامی روی آوردند تا راکتورها و استخرهای میله های سوخت مصرف شده را در کنار آنها خنثی کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها به موتورهای آتش نظامی برای روشن کردن راکتورها و استخرهای سوخت های مصرف شده در کنار خود تبدیل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I walk the boundaries of the borough every day and I have dowsed these lines many times.
[ترجمه گوگل]من هر روز در مرزهای محله قدم می زنم و بارها این خطوط را خط کشی کرده ام
[ترجمه ترگمان]من هر روز از مرزها عبور می کنم و چندین بار این خطوط را زیر و رو کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The technique is the same: move a pointer over the map with one hand and dowse with the other.
[ترجمه گوگل]تکنیک یکسان است: با یک دست نشانگر را روی نقشه حرکت دهید و با دست دیگر آن را پایین بکشید
[ترجمه ترگمان]این روش مشابه است: یک اشاره گر را روی نقشه با یک دست تکان دهید و با دست دیگر حرکت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The dowsing response can tell as much about the dowser as about the site under investigation.
[ترجمه گوگل]پاسخ dowsing می تواند به همان اندازه در مورد dowser بگوید که در مورد سایت تحت بررسی
[ترجمه ترگمان]پاسخ dowsing می تواند به اندازه کافی در مورد the در مورد سایت تحت بررسی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We suggest that you carry at least tworowels one to dry the sweat off and the other to dowse with the ice water to cool down your head and neck.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد می‌کنیم حداقل دو لاله یکی را برای خشک کردن عرق و دیگری را با آب یخ به همراه داشته باشید تا سر و گردنتان خنک شود
[ترجمه ترگمان]ما پیشنهاد می کنیم که حداقل tworowels را حمل کنید تا عرق را خشک کنید و دیگری را با آب سرد بشویید تا سر و گردنش را خنک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I always carry at least two towels, one to dry the sweat off and the other to dowse with the ice water to cool down my head and neck.
[ترجمه گوگل]من همیشه حداقل دو حوله به همراه دارم، یکی برای خشک کردن عرق و دیگری برای خیس کردن آب یخ برای خنک شدن سر و گردنم
[ترجمه ترگمان]من همیشه حداقل دو حوله را حمل می کنم، یکی برای خشک کردن عرق، عرق کردن با آب یخ تا سر و گردنم را خنک کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The only wizarding hospital we know of, St. Mungo's is located behind the facade of Purge and Dowse, Ltd. in London.
[ترجمه گوگل]تنها بیمارستان جادوگری که ما می شناسیم، St Mungo در پشت نمای Purge and Dowse, Ltd در لندن واقع شده است
[ترجمه ترگمان]تنها بیمارستانی که ما می شناسیم، سنت مانگو در پشت سردر of و dowse، با مسئولیت محدود واقع شده است در لندن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

میل زدن (فعل)
douse, dowse

گمانه زدن (فعل)
sound, douse, dowse

انگلیسی به انگلیسی

• search for water or minerals with a divining rod; soak; put out a fire, extinguish flames

پیشنهاد کاربران

بپرس