downwind

/daʊˈnwɪnd//ˌdaʊnˈwɪnd/

معنی: در مسیر باد، در جهت باد
معانی دیگر: در امتداد باد، در مسیر وزش باد

جمله های نمونه

1. the smell of her cooking traveled downwind to where we were working
بوی آشپزی او در مسیر باد تا محلی که ما کار می کردیم،می رسید.

2. The smoke drifted downwind.
[ترجمه گوگل]دود به سمت باد رفت
[ترجمه ترگمان]دود در مسیر باد قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He attempted to return downwind to the airfield.
[ترجمه گوگل]او سعی کرد در باد به سمت فرودگاه برگردد
[ترجمه ترگمان]اون سعی کرد به سمت شمال به سمت فرودگاه حرکت کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They live downwind of a pig-farm and sometimes the smell is awful.
[ترجمه گوگل]آنها در پایین باد مزرعه خوک زندگی می کنند و گاهی اوقات بوی آن افتضاح است
[ترجمه ترگمان]ان ها در مسیر باد در یک مزرعه خوک زندگی می کنند و بعضی وقت ها بویش وحشتناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Warnings were issued to people living downwind of the fire to stay indoors.
[ترجمه گوگل]به مردمی که در جریان آتش سوزی زندگی می کنند هشدار داده شد که در خانه بمانند
[ترجمه ترگمان]هشدارها برای افرادی که در مسیر باد قرار داشتند برای ماندن در داخل خانه صادر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He drops me off downwind of the motel.
[ترجمه گوگل]او مرا در باد متل پیاده می کند
[ترجمه ترگمان]او مرا از مسیر بادی که در مسیر باد قرار گرفته بود می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Residents who lived downwind from the explosion were evacuated.
[ترجمه گوگل]ساکنانی که در اثر انفجار در پایین باد زندگی می کردند، تخلیه شدند
[ترجمه ترگمان]شهروندانی که در مسیر باد قرار داشتند تخلیه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The victim settles horizontally, floating downwind as it waddles side to side, then gently descends to the earth.
[ترجمه گوگل]قربانی به صورت افقی مستقر می شود، در حالی که به سمت پایین حرکت می کند، شناور می شود، سپس به آرامی به سمت زمین فرود می آید
[ترجمه ترگمان]قربانی به طور افقی از مسیر باد در مسیر باد قرار می گیرد و در مسیر باد قرار می گیرد، و بعد به آرامی به زمین می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It moved three quarters of a mile downwind where it managed to hold station under its own power.
[ترجمه گوگل]سه چهارم مایل در جهت باد حرکت کرد و توانست ایستگاه را با نیروی خود نگه دارد
[ترجمه ترگمان]سه چهارم مایل در مسیر باد قرار داشت که آن را تحت قدرت خود قرار می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Residents downwind from the blaze were advised to evacuate.
[ترجمه گوگل]به ساکنان در پایین باد از آتش سوزی توصیه شد که تخلیه شوند
[ترجمه ترگمان]به ساکنان در مسیر باد در مسیر باد توصیه شد که منطقه را تخلیه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Short shots played downwind will run considerably further and more finesse is needed.
[ترجمه گوگل]ضربات کوتاهی که در جهت باد انجام می شود، به طور قابل توجهی بیشتر اجرا می شود و ظرافت بیشتری لازم است
[ترجمه ترگمان]تیره ای کوتاه که در مسیر باد قرار دارند، به میزان قابل توجهی ادامه خواهند یافت و به دقت بیشتری نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Cessna 150 was downwind right hand, runway 1
[ترجمه گوگل]سسنا 150 سمت راست در جهت باد، باند 1 بود
[ترجمه ترگمان]هواپیمای سسنا ۱۵۰ در سمت راست حرکت کرد، باند فرودگاه ۱
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He approached from downwind, forcing the flames to pause against the blast from his rotors.
[ترجمه گوگل]او از پایین باد نزدیک شد و شعله های آتش را مجبور کرد در برابر انفجار روتورهایش مکث کنند
[ترجمه ترگمان]او از مسیر باد به سمت باد رفت و شعله ها را مجبور کرد تا جلوی انفجار rotors را متوقف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Start from a vertical climb directly downwind.
[ترجمه گوگل]از یک صعود عمودی مستقیماً در جهت باد شروع کنید
[ترجمه ترگمان]از یک صعود عمودی به طور مستقیم در مسیر باد شروع کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Downwind landing, roll a long distance.
[ترجمه گوگل]فرود رو به باد، در مسافت طولانی بغلتید
[ترجمه ترگمان]فرود روی زمین، دور طولانی را دور بزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

در مسیر باد (قید)
downwind

در جهت باد (قید)
downwind

تخصصی

[آب و خاک] باد سو

انگلیسی به انگلیسی

• in the direction of the wind; side opposite the wind
if you are downwind of something, the wind is blowing through it or past it towards you.

پیشنهاد کاربران

downwind ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: بادسو 1
تعریف: راستایی که باد در آن جهت حرکت می‏کند
در جهت باد، در مسیر باد

بپرس