downtrodden

/ˌdɑːwnˈtrɑːdn̩//ˈdaʊntrɒdn̩/

معنی: منکوب شده، زیر پالگد مال شده
معانی دیگر: ستم دیده، رنج دیده، لگد خورده، زیرپا مانده، پایمال شده

جمله های نمونه

1. the day when the downtrodden farmers took up arms
روزی که کشاورزان ستم دیده سلاح برگرفتند

2. It was a downtrodden nation during centuries of foreign occupation.
[ترجمه گوگل]این کشور در طول قرن ها اشغال خارجی، ملتی سرکوب شده بود
[ترجمه ترگمان]این یک کشور زیر پا شده در طول قرن ها اشغال خارجی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The majority of the downtrodden are non-white.
[ترجمه گوگل]اکثریت مستضعفان غیر سفیدپوست هستند
[ترجمه ترگمان]اکثر افراد زیر پوست سفید پوست نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Kitty, her heroine, is dumpy, spotty, pallid and downtrodden.
[ترجمه گوگل]کیتی، قهرمان او، چرند، لکه دار، رنگ پریده و سرکوب شده است
[ترجمه ترگمان]کیتی، زن قهرمان زن چاق و کثیف و خون آلود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. So in offering prayers for downtrodden races, I would advise you not to overlook the downtrodden tourist.
[ترجمه گوگل]پس در اقامه نماز برای نژادهای مستضعف به شما توصیه می کنم از گردشگر مظلوم غافل نشوید
[ترجمه ترگمان]بنابراین در ارائه نماز برای افراد در حال رشد، به شما توصیه می کنم که گردشگران زیر پا شده را نادیده نگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the year 1789 the downtrodden French peasantry turned upon their oppressors.
[ترجمه گوگل]در سال 1789 دهقانان ستمدیده فرانسوی به سرکوبگران خود روی آوردند
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۷۸۹، کشاورزان فرانسوی علیه ستمگران قیام کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It took the slaves and the downtrodden.
[ترجمه گوگل]بردگان و مستضعفان را گرفت
[ترجمه ترگمان] برده و ستم رو بردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Escape from Corporate America outlines what the downtrodden toiler needs to do to actually get up out of his or her cubicle and chase down his or her dreams.
[ترجمه گوگل]Escape from Corporate America به تشریح کارهایی می‌پردازد که زحمتکش سرکوب شده باید انجام دهد تا واقعاً از اتاقک خود بلند شود و رویاهای خود را تعقیب کند
[ترجمه ترگمان]فرار از آمریکا نشان می دهد که افراد زیر پا شده چه کاری باید انجام دهند تا واقعا از اتاقک خود خارج شوند و یا رویاهای خود را دنبال کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The owner is making huge profits at the expense of downtrodden peasants.
[ترجمه گوگل]مالک سودهای هنگفتی به قیمت زیان دهقانان سرکوب شده به دست می آورد
[ترجمه ترگمان]مالک به قیمت زیر پا گذاشتن کشاورزان، سود هنگفتی به دست می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It was the fourth consecutive rise for the Nasdaq, as investors continued to exhibit a preference for downtrodden tech stocks.
[ترجمه گوگل]این چهارمین صعود متوالی برای نزدک بود، زیرا سرمایه‌گذاران همچنان ترجیح می‌دادند سهام‌های فناوری تحت فشار را نشان دهند
[ترجمه ترگمان]این چهارمین صعود متوالی برای نزدک بود، چرا که سرمایه گذاران به نشان دادن برتری سهام تکنولوژیکی خود ادامه دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There was no attempt to liken any Conservative minister, or downtrodden Chancellor, to Baldrick or anyone else.
[ترجمه گوگل]هیچ تلاشی برای تشبیه وزیر محافظه کار یا صدراعظم سرکوب شده به بالدریک یا هر شخص دیگری صورت نگرفت
[ترجمه ترگمان]هیچ تلاشی برای تشبیه به یک وزیر محافظه کار یا زیر پا گذاشتن صدراعظم، به Baldrick یا کس دیگری وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He would have become just another abortion statistic, and speaks almost bitterly of having his' own downtrodden minority.
[ترجمه گوگل]او فقط یک آمار دیگر از سقط جنین بود و تقریباً به تلخی از داشتن اقلیت تحت ستم خود صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]او تنها یک آمار سقط جنین دیگر خواهد بود، و تقریبا به شدت از داشتن اقلیت downtrodden خود سخن می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Little Bill in drag strikes a blow for the downtrodden girls.
[ترجمه گوگل]بیل کوچولو ضربه ای به دختران ستمدیده وارد می کند
[ترجمه ترگمان]بیل کوچولو با ضربه زدن به دخترها، ضربه سختی به او می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Vivekananda, more than any earlier Hindu reformer, encouraged social service and the uplift of the downtrodden.
[ترجمه گوگل]ویوکاناندا، بیش از هر اصلاح‌طلب قبلی هندو، خدمات اجتماعی و ارتقای ستمدیدگان را تشویق می‌کرد
[ترجمه ترگمان]Vivekananda، که بیش از هر اصلاح طلب هندو بود، خدمات اجتماعی و بربلندی افراد زیر پا را تشویق کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

منکوب شده (صفت)
downtrodden

زیر پا لگد مال شده (صفت)
downtrodden

انگلیسی به انگلیسی

• discriminated against, oppressed; trampled upon
downtrodden people are treated very badly by those who are in a position of power or authority.

پیشنهاد کاربران

Iranian s people are downtrodden
This term refers to feeling oppressed, defeated, or without hope. It can also describe someone who is treated unfairly or taken advantage of.
احساس سرکوب، شکست یا بدون امید.
همچنین می تواند کسی را توصیف کند که با او ناعادلانه رفتار یا از او سوء استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

ستمدیده
مثال؛
After losing his job, he felt downtrodden and unsure about his future.
In a conversation about social justice, someone might say, “We must fight for the rights of the downtrodden and marginalized. ”
A person might describe a difficult situation as “leaving them feeling downtrodden and hopeless. ”

پابرهنه ، پابرهنه ها
ستمدیده
مظلوم

بپرس