downstream

/ˈdaʊnˌstrim//daʊnˈstriːm/

معنی: پایین رود
معانی دیگر: به سوی پایین رودخانه، همراه جریان آب رودخانه

جمله های نمونه

1. swimming downstream is easier than swimming upstream
شنا کردن در مسیر جریان آب ساده تر از شنا کردن در مسیر مخالف است.

2. Downstream the river twists and turns a lot.
[ترجمه علیار شاهانی] پایین دست رودخانه پیچ و خم بسیار دارد.
|
[ترجمه سراجی] رودخانه در سمت پایین پیچ و تاب زیادی می خورد ( دارد ) .
|
[ترجمه گوگل]پایین دست رودخانه پیچ و تاب زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]کمی بعد رودخانه پیچ می خورد و خیلی می چرخد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The next crossing point is a long way downstream.
[ترجمه فرامرز سراجی] نقطه تقاطع بعدی مسافت زیادی به سمت پایین است.
|
[ترجمه گوگل]گذرگاه بعدی مسیر طولانی در پایین دست است
[ترجمه ترگمان]نقطه تقاطع بعدی، راه درازی در جهت پایین دست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There's a village about a mile downstream.
[ترجمه گوگل]روستایی در حدود یک مایل پایین دست وجود دارد
[ترجمه ترگمان]دهکده ای در حدود یک مایل به سمت پایین دست وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Hundreds of people were swept downstream in the floods.
[ترجمه گوگل]صدها نفر در سیل به پایین دست رفتند
[ترجمه ترگمان]صدها نفر در جریان سیل به سمت پایین کشیده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The log was swirled away downstream by the current.
[ترجمه گوگل]کنده درخت توسط جریان به سمت پایین دست چرخانده شد
[ترجمه ترگمان]جریان به سمت پایین دست رود جریان پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The logs are drifted downstream to the mill.
[ترجمه گوگل]کنده ها در پایین دست به آسیاب منتقل می شوند
[ترجمه ترگمان]تنه های درختان به سوی آسیاب امتداد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Breaking the dam could submerge downstream cities such as Wuhan.
[ترجمه گوگل]شکستن سد می تواند شهرهای پایین دستی مانند ووهان را زیر آب ببرد
[ترجمه ترگمان]شکستن سد می تواند شهرهای پایین دست مانند as را تحت الشعاع قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We had drifted downstream.
[ترجمه گوگل]به پایین دست رفته بودیم
[ترجمه ترگمان]از رودخانه بالا رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We were rowing downstream towards the sea.
[ترجمه گوگل]پایین دست به سمت دریا پارو می زدیم
[ترجمه ترگمان]در مسیر رودخانه به سوی دریا می رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Is the water polluted at source or further downstream?
[ترجمه گوگل]آیا آب در منبع یا پایین دست آلوده است؟
[ترجمه ترگمان]آیا آب به منبع و یا پایین دست آلوده شده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Trees were felled and floated downstream.
[ترجمه گوگل]درختان قطع شده و در پایین دست شناور شدند
[ترجمه ترگمان]درختان قطع و در جهت پایین دست شناور بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The strong current carried the boat downstream.
[ترجمه گوگل]جریان شدید قایق را به پایین دست می برد
[ترجمه ترگمان]جریان قوی قایق را به سمت پایین دست برده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The current carried her downstream.
[ترجمه گوگل]جریان او را به پایین دست برد
[ترجمه ترگمان]جریان آب رودخانه را پایین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پایین رود (اسم)
downstream

تخصصی

[عمران و معماری] پایین دست - پایاب - پایین رود - زیرآب - فرودآب
[کامپیوتر] جریان سرازیری داده ها
[آب و خاک] پایاب، پائین دست جریان، بخس پائینی رودخانه
[زمین شناسی] فرودست، پایین دست

انگلیسی به انگلیسی

• in the direction that a river flows
something that is moving downstream is moving along a river towards its final destination.

پیشنهاد کاربران

جریان پایین دست . . .
in order to pass portions of the flow as needed to
. satisfy downstream water rights
1. پایین رودخانه. به طرف پایین رودخانه 2. در مسیر آب
مثال:
a short way downstream
یک مسافت کوتاه به طرف پایین رودخانه
این کلمه اگر در رابطه با بدن بیاید معنای آن پایین تنه میشود
وابسته
پیامد
صنایع پایین دستی:
عملیات اجرائی در صنعت نفت، معمولاً به سه جزء اصلی تقسیم بندی می شوند، که عبارتند از : بالادست، میان دست و پایین دست.
The oil and gas industry is usually divided into three major sectors: upstream, midstream, and downstream
downstream ( زیست شناسی - ژن شناسی و زیست فنّاوری )
واژه مصوب: پایین‏دست
تعریف: مسیری که زی مایه/ آنزیم رِنا بسپاراز از نقطۀ پیش‏بَر به سمت ‏پایانگر ژن طی می کند
در جهت جریان
در صنعت به معنی قسمت قبلی
مثال: calendar time increase due to downstream transport on line quality control
معنی: افزایش زمان جا به جایی از قسمت قبل به دلیل کنترل کیفیت خط
تحت تاثیر قرارگرفتن از، نشات گرفتن از
Downstream effects
به معنی پیامدها
در حسابداری مدیریت به هزینه های بعد از تولید مانند هزینه خدمات بعد از فروش گفته میشود
پایین دستی
downstream
فرو کش کردنج
فروکش کردن
مهندسی مکانیک ( واکنشگر دوم )
آینده ( تصمیمات )
در پی داشتن

پایین دستی
نگرش رو به جلو
رو به جلوتر
تعیین تکلیف امر در طی زمان یا در انتها
فعالیتهایی که در انتهای زنجیره ارزش ذیربط قرار دارند.
در نفت و گاز: فعالیتهای پالایشی و پتروشیمی
در مقابل Upstream
پایین دست
[ کامپیوتر] دریافت
در سلولی و مولکولی به معنی فرودست
در یا به سوی مراحل بعدی یک فرایند صنعتی معمول یا مراحل پس از ساخت ( مانند بازاریابی )
( در علوم زیستی ) اثر مخالف
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٣)

بپرس