downstage

/ˈdaʊnˌstedʒ//ˈdaʊnsteɪdʒ/

معنی: درجلو پرده تاتر و نمایش
معانی دیگر: (تئاتر و غیره) در جلو صحنه

جمله های نمونه

1. Krishna stands downstage in the open area.
[ترجمه گوگل]کریشنا در پایین صحنه در محوطه باز ایستاده است
[ترجمه ترگمان]کریشنا مورتی در فضای باز می ایستد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I walk downstage and I notice all the people in the audience.
[ترجمه گوگل]به پایین صحنه می روم و متوجه همه افراد حاضر در صحنه می شوم
[ترجمه ترگمان]من downstage راه می روم و همه مردم را در میان جمعیت می بینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She hurried downstage and scampered down the makeshift gangway to the auditorium floor.
[ترجمه گوگل]او با عجله به پایین صحنه رفت و از راهروی موقت به سمت کف سالن رفت
[ترجمه ترگمان]با عجله از راهرو به طرف سالن سالن به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Neoadjuvant therapies are widely used to downstage hepatocellular tumors and slow the progression of tumors so that fewer patients die while waiting for transplants.
[ترجمه گوگل]درمان های نئوادجوانت به طور گسترده ای برای پایین آوردن تومورهای سلولی کبدی و کاهش سرعت پیشرفت تومورها استفاده می شود تا بیماران کمتری در حین انتظار برای پیوند جان خود را از دست بدهند
[ترجمه ترگمان]hepatocellular Neoadjuvant به طور گسترده برای downstage tumors بکار می روند و روند پیشرفت تومور را کاهش می دهند به طوری که بیماران کمتری در هنگام انتظار برای پیوند می میرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Downstage personnel has not answered the reporter's query.
[ترجمه گوگل]پرسنل پایین صحنه به پرسش خبرنگار پاسخ نداده اند
[ترجمه ترگمان]پرسنل Downstage به پرس و جوی خبرنگار پاسخ نداده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conventionally, the light is placed downstage center, illuminating the space when it is not in use, to keep ghosts with enough light so that they can see, which keeps them at bay.
[ترجمه گوگل]به طور معمول، نور در پایین صحنه قرار می‌گیرد و در زمانی که از آن استفاده نمی‌شود، فضا را روشن می‌کند تا ارواح را با نور کافی نگه دارد تا بتوانند ببینند، که آنها را دور نگه می‌دارد
[ترجمه ترگمان]نور، نور در مرکز downstage قرار داده می شود و فضا را وقتی در حال استفاده نیست روشن می کند تا ارواح را با نور کافی دور نگه دارد تا آن ها ببینند، که آن ها را در خلیج نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The human affairs of the company and downstage, simpatico to the person.
[ترجمه گوگل]امور انسانی شرکت و پایین صحنه، به شخص می آید
[ترجمه ترگمان]امور انسانی شرکت و downstage، simpatico به فرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He enters upstage, makes a small arc and leaves by the same side, a few feet downstage.
[ترجمه گوگل]او وارد بالا صحنه می شود، یک قوس کوچک ایجاد می کند و از همان سمت، چند فوت پایین تر از صحنه خارج می شود
[ترجمه ترگمان]او وارد upstage می شود، یک قوس و برگ کوچک در یک طرف ایجاد می کند، چند متر جلوتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The system exploiture mission mainly included the design of downstage and the database management design of backstages.
[ترجمه گوگل]ماموریت بهره برداری از سیستم عمدتاً شامل طراحی downstage و طراحی مدیریت پایگاه داده پشت صحنه بود
[ترجمه ترگمان]ماموریت exploiture عمدتا شامل طراحی of و طراحی مدیریت پایگاه داده of بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Can anybody tell me what the difference between upstage and downstage is?
[ترجمه گوگل]آیا کسی می تواند به من بگوید که تفاوت بین upstage و downstage چیست؟
[ترجمه ترگمان]کسی میتونه بهم بگه بین \"upstage\" و \"downstage\" چه فرقی داره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Undoubted, this develops until to be moved toward from the behind the curtain to the growth of network the will of the people downstage, rose to urge action actively.
[ترجمه گوگل]بدون شک، این توسعه می یابد تا زمانی که از پشت پرده به سمت رشد شبکه، اراده مردم در پایین صحنه حرکت کرد، به اقدام فعالانه برخاست
[ترجمه ترگمان]با این وجود، این امر تا زمانی که از پشت پرده به سمت رشد شبکه به سمت رشد شبکه به سمت بالا حرکت کند، توسعه می یابد تا به طور فعال به عمل ترغیب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Want to build reasonable clear website structure, make tourist and search spider OK read your website smoothly all and downstage page.
[ترجمه گوگل]می‌خواهید ساختار وب‌سایتی واضح و معقول بسازید، توریست‌ها و جستجوهای عنکبوت را خوب بخوانند، وب‌سایت شما را هموار بخوانند و صفحه‌های پایین مرحله را هموار بخوانند
[ترجمه ترگمان]می خواهید ساختار وب سایت روشن و مشخص ایجاد کنید، یک عنکبوت جستجو و جستجوگر بسازید و وب سایت تان را به آرامی بخوانید و صفحه downstage را بخوانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Concern chief introduction according to highest courtyard, inform against central website cent to be inform against, inquiry is mixed downstage tiring-room running a letter.
[ترجمه گوگل]نگرانی رئیس معرفی با توجه به بالاترین حیاط، اطلاع در برابر وب سایت مرکزی سنت به اطلاع در برابر، پرس و جو مخلوط است پایین صحنه خسته کننده اتاق در حال اجرا یک نامه
[ترجمه ترگمان]مقدمه نگرانی عمده در مورد مقدمه مربوط به این حیاط، اطلاع رسانی در برابر وب سایت مرکزی در برابر اطلاع رسانی، پرس و جو با استفاده از یک اتاق خسته کننده و خسته کننده که یک نامه را اجرا می کند، پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Inform against a person for cogent protection, this net is informed against, inquiry executes physical segregation with tiring-room running a letter downstage, install rigid operating rules.
[ترجمه گوگل]در برابر یک شخص برای حفاظت قانع کننده اطلاع دهید، این شبکه در برابر اطلاع داده می شود، پرس و جو جداسازی فیزیکی را با اتاق خسته کننده اجرا می کند که نامه ای را در پایین صحنه اجرا می کند، قوانین عملیاتی سفت و سخت را نصب می کند
[ترجمه ترگمان]این شبکه به یک فرد برای محافظت متقاعد کننده اطلاع می دهد، این شبکه به آن اطلاع داده می شود، پرس و جویی جسمی را با اجرای یک اتاق خسته کننده و اجرای قوانین سخت اجرایی اجرا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

درجلو پرده تاتر و نمایش (قید)
downstage

تخصصی

[سینما] به طرف دوربین - جلو صحنه

انگلیسی به انگلیسی

• toward the front of the stage

پیشنهاد کاربران

downstage ( هنرهای نمایشی )
واژه مصوب: پیش‏صحنه
تعریف: قسمت پیشین صحنۀ نمایش

بپرس