downshift


(دنده ی اتومبیل) دنده را از سنگین به سبک تر عوض کردن، دنده ی معکوس

جمله های نمونه

1. when we reached the foothills, we had to downshift
وقتی که به کوهپایه رسیدیم مجبور شدیم با دنده ی پایین تر برویم.

پیشنهاد کاربران

دنده را از شماره های بالا به پایین آوردن ، مثلا از ۲ به ۱
پایین آمدن هرچیزی یا هرکاری مثلاً کاهش قیمت ها
The housing market is in the early stages of a substantial downshift
بازار مسکن در مراحل اولیه یک نزول یا یک کاهش قابل توجه آیی همراه داشت
تغییر شغل از یک شغل استرس زا با درآمد بالا به یه شغل راحت ولی با درآمد کم

بپرس