downpipe


معنی: ناودان
معانی دیگر: ناودان عمودی

جمله های نمونه

1. There are two downpipes at the northern end of the house, and one at the same end of the conservatory.
[ترجمه گوگل]دو لوله در انتهای شمالی خانه و یکی در همان انتهای هنرستان وجود دارد
[ترجمه ترگمان]دو downpipes در انتهای شمالی خانه هست و یکی در انتهای سالن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Old gutters, downpipes and fascia boards will be replaced and ceiling plaster damaged by water renewed.
[ترجمه گوگل]ناودان‌ها، لوله‌ها و تخته‌های فاسیا قدیمی تعویض می‌شوند و گچ سقف آسیب دیده در اثر آب تجدید می‌شود
[ترجمه ترگمان]gutters قدیمی، downpipes و تابلوهای نوار پیوندی جایگزین خواهند شد و گچ سقف تخریب شده توسط آب احیا خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Downpipes should be clean and placed at frequent intervals soas to avoid long gutter runs and changes of direction.
[ترجمه گوگل]لوله‌های خروجی باید تمیز باشند و در فواصل زمانی مکرر در صابون قرار داده شوند تا از دویدن طولانی‌مدت ناودان و تغییر جهت جلوگیری شود
[ترجمه ترگمان]Downpipes باید تمیز و در فواصل زمانی مکرر قرار داده شوند تا از فاضلاب طولانی مدت و تغییر جهت جلوگیری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Gutters should be clean and sloping to downpipes and should not have dips.
[ترجمه گوگل]ناودان ها باید تمیز و شیب دار به سمت لوله های پایین باشند و نباید فرورفتگی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]gutters باید تمیز و متمایل به downpipes باشند و نباید dips داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mid-run connections to the downpipe are known as running outlets.
[ترجمه گوگل]اتصالات میانی به لوله پایین به عنوان پریزهای در حال اجرا شناخته می شوند
[ترجمه ترگمان]اتصالات میانی به the به عنوان خروجی اداره شناخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Look at the gutters and downpipes for damp patches, and look out for water marks and white salts.
[ترجمه گوگل]به ناودان ها و لوله های پایین برای لکه های مرطوب نگاه کنید و به دنبال آثار آب و نمک های سفید باشید
[ترجمه ترگمان]به فاضلاب و downpipes نگاه کن و دنبال لکه های آب و نمک و نمک بگرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Square guttering is used with rectangular downpipes.
[ترجمه گوگل]ناودان مربعی با لوله های مستطیلی شکل استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]guttering میدان با downpipes مستطیلی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The downpipe of this building could fall off at any time.
[ترجمه گوگل]لوله پایین این ساختمان هر لحظه ممکن است سقوط کند
[ترجمه ترگمان]The این ساختمان می تواند هر لحظه سقوط کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For the plate tower, in revamp for capacity increase the downpipe of the plates generally becomes the bottleneck, and flooding of the downpipe is liable to occur. The DJ type plates h. . .
[ترجمه گوگل]برای برج صفحه، در بازسازی برای افزایش ظرفیت، لوله پایین صفحات به طور کلی به گلوگاه تبدیل می شود و ممکن است سیلابی شدن لوله پایین رخ دهد پلاک های نوع دی جی h
[ترجمه ترگمان]برای برج سینی، در بهبود ظرفیت صفحات، حجم صفحات به طور کلی به bottleneck تبدیل می شود و سیلی از the در حال رخ دادن است صفحه نوع دی جی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ناودان (اسم)
spout, flume, tube, dale, kennel, downpipe, waterspout, feeder, rainspout

تخصصی

[عمران و معماری] ناودانی - ناودان
[زمین شناسی] ناودانی ناودان

انگلیسی به انگلیسی

• pipe which directs water from a roof to the ground, downspout

پیشنهاد کاربران

بپرس