download

/ˌdaʊnˈloʊd//ˌdaʊnˈləʊd/

برداشتن اطلاعات از جای دیگر و اعمال در کامپیوتر

جمله های نمونه

1. When you download the font it may be in a compressed format, such as a zip file.
[ترجمه گوگل]هنگامی که فونت را دانلود می کنید ممکن است در یک فرمت فشرده باشد، مانند یک فایل فشرده
[ترجمه ترگمان]هنگامی که قلم را دانلود می کنید، ممکن است در فرمت فشرده شده، مانند فایل زیپ دار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You can download many free sofwares from Internet.
[ترجمه گوگل]شما می توانید بسیاری از نرم افزارهای رایگان را از اینترنت دانلود کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید بسیاری از sofwares آزاد را از اینترنت دانلود کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Download free, customizable business forms from Entrepreneur. com.
[ترجمه گوگل]فرم های کسب و کار را به صورت رایگان و قابل تنظیم از Entrepreneur دانلود کنید com
[ترجمه ترگمان]Download آزاد و سفارشی از کارآفرین را دانلود کنید com
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A bug in the browser lets servers download a Trojan horse.
[ترجمه گوگل]یک اشکال در مرورگر به سرورها اجازه می دهد یک اسب تروجان را دانلود کنند
[ترجمه ترگمان]یک اشکال در مرورگر به سرورها اجازه می دهد تا یک اسب تروجان را دانلود کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Users can download their material to a desktop PC.
[ترجمه گوگل]کاربران می توانند مطالب خود را در رایانه رومیزی دانلود کنند
[ترجمه ترگمان]کاربران می توانند مواد خود را دانلود کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Buyers can download his latest novel to read on a computer, personal organiser or electronic book.
[ترجمه گوگل]خریداران می توانند آخرین رمان او را برای خواندن در رایانه، سازمان دهنده شخصی یا کتاب الکترونیکی دانلود کنند
[ترجمه ترگمان]خریداران می تواند آخرین رمان خود را برای خواندن بر روی یک کامپیوتر، سازمان دهنده شخصی یا کتاب الکترونیکی دانلود کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The software makes it easier to download music from the net.
[ترجمه گوگل]این نرم افزار دانلود موسیقی را از شبکه آسان تر می کند
[ترجمه ترگمان]نرم افزار این کار را آسان تر می کند تا موسیقی را از تور دانلود کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You simply download the pages to disk.
[ترجمه گوگل]شما به سادگی صفحات را روی دیسک دانلود می کنید
[ترجمه ترگمان]شما به سادگی صفحات را دانلود می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Download this paper from 16 com,you must login first.
[ترجمه گوگل]این مقاله را از 16 com دانلود کنید، ابتدا باید وارد شوید
[ترجمه ترگمان]این مقاله را از ۱۶ باب دانلود کنید، ابتدا باید وارد سیستم شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Click here to download a demo of the new version of our personal finance software.
[ترجمه گوگل]برای دانلود نسخه ی نمایشی نسخه جدید نرم افزار مالی شخصی ما اینجا را کلیک کنید
[ترجمه ترگمان]برای دانلود نسخه جدید از نرم افزار مالی شخصی خود اینجا کلیک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Download your favorite songs by clicking here.
[ترجمه گوگل]آهنگ های مورد علاقه خود را با کلیک بر روی اینجا دانلود کنید
[ترجمه ترگمان]با کلیک روی این قسمت، آهنگ های مورد علاقه خود را دانلود کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Those who download files from bulletin boards are usually in tune with the overall concept.
[ترجمه گوگل]کسانی که فایل ها را از تابلوهای اعلانات دانلود می کنند معمولاً با مفهوم کلی هماهنگ هستند
[ترجمه ترگمان]کسانی که فایل ها را از تابلوهای اعلانات دانلود می کنند معمولا با مفهوم کلی هماهنگ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Huge files download in a few seconds and gigantic files in a couple of minutes.
[ترجمه گوگل]دانلود فایل های عظیم در چند ثانیه و فایل های غول پیکر در چند دقیقه
[ترجمه ترگمان]پرونده های عظیمی در چند ثانیه تا چند دقیقه دیگر پرونده ها را دانلود می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You can download them for your own use.
[ترجمه گوگل]شما می توانید آنها را برای استفاده خود دانلود کنید
[ترجمه ترگمان]تو می تونی اونا رو برای استفاده خودت دانلود کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Gamers freely download them from myriad sites.
[ترجمه گوگل]گیمرها به صورت رایگان آنها را از سایت های بی شمار دانلود می کنند
[ترجمه ترگمان]Gamers بطور رایگان آن ها را از هزاران مکان دانلود می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامپیوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوتر کوچک و دور سیستم ،بارگیری پایین، بازار کار افتاده - انتقال اطلاعات - انتقال یک فایل یا برنامه از یک کامپیوتر مرکزی به کامیپوتری کوچک یا کامپیوتری در محل دور . نگاه کنید به FTp ; XMODEM ; kemit بر خلاف upload .
[برق و الکترونیک] بارکردن فرایند کپی کردن پرونده ی داده ها، تصاویر گرافیکی یا نرم افزار از راینه ای به رایانه ای دیگر به منظور خواندن یا چاپ . منبع اطلاعات می تواند اینترنت ف رایانه بزرگ یا رایانه ی خدمکار شبکه باشد . همچنین این عمل می تواند بین دو رایانه ی شخصی سازگار صورت گیرد .

انگلیسی به انگلیسی

• copy files from a distant computer through a modem
act of downloading, downloading process; item that is downloaded

پیشنهاد کاربران

سه واژه هست شبیه به هم که هر سه در علوم رایانه کاربرد داره؛ Load, Download, Upload. به فرآیند قراردادن چیزی در حافظه Load گفته میشه. به فرآیند دریافت چیزی از شبکه Download گفته میشه و عکس آن Upload گفته میشه.
...
[مشاهده متن کامل]

لذا برخی برای Download عبارت �دریافت� استفاده می کنند که دقیق نیست. برخی واکشی استفاده می کنند. و برخی بارگیری که همین عبارت را برای Load هم استفاده می کنند.

دانلود کردن
برای upload "بارگذاری" را مقابل "باربرداری" یا download پیشنهاد میکنم.
منابع• https://twitter.com/WhyEyed
بارگذاری در موبایل.
download
زاییدن
درد دل کردن
اجابت مزاج
فهمیدن
بارگیرییدن/دانلودیدن
down :واژه ی down انگلیسی همان واژه ی " دون " عربی و فارسی است این واژه را در "دون همت " به معنی دارنده همت پایین ، و "دون پایه" به معنی دارنده درجه پایین می توان دید . پست، ، دنی، پایین، تحت، از این رو در کامپیوتر پایین آوردن و پایین کشیدن معنی می دهد .
همون دانلود خودمونه
دوستانی که نوشتند بارگزاری ، بارگزاری Upload هست ، معادل download بارگیری میشه
Search some thing in internt and copy it
دانلود کردن_
بارگیری
باربرداری
اگر اسم باشد به معنای بارگیری میباشد و از فعل عبارتی load down حاصل شده است. برای تبدیل فعل های عبارتی به اسم جای particle و verb را عوض میکنیم. یعنی load down به download تبدیل میشود. در ضمن فاصله بینشون حذف میشه. راه های دیگه ای هم واسه تبدیل اون ها به اسم وجود داره. امیدوارم مفید واقع شده باشه.
بارگزاری در مقابل بارگذاری برای upload
بارگزاری
واکشی
دانلود کردن, سرچ کردن
بارگیری ، فروگذاری
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)

بپرس