downers

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
• داروهای آرام بخش
• قرص های خواب آور یا ضداضطراب
• در زبان محاوره ای: قرص خواب، آرام بخش، شل کننده
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( دارویی – اصلی ) :** مواد یا داروهایی که فعالیت سیستم عصبی مرکزی را کاهش می دهند و باعث آرامش، خواب آلودگی یا کاهش اضطراب می شوند.
...
[مشاهده متن کامل]

- مثال: He took some downers to help him sleep.
او چند قرص آرام بخش خورد تا بتواند بخوابد.
2. ** ( فرهنگی – اجتماعی ) :** اصطلاح خیابانی برای داروهای آرام بخش یا تضعیف کننده، رایج در موسیقی، ادبیات و فرهنگ عامه.
- مثال: The singer admitted to using downers during stressful times.
خواننده اعتراف کرد که در زمان های پرتنش آرام بخش مصرف می کرد.
3. ** ( استعاری – عمومی ) :** هر چیزی که باعث کاهش انرژی یا روحیه شود.
- مثال: That bad news was a real downer.
آن خبر بد واقعاً روحیه ام را خراب کرد.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
tranquilizers – sedatives – depressants – sleeping pills – relaxants
________________________________________
🔸 مثال ها:
• He was addicted to downers after years of stress.
او بعد از سال ها استرس به آرام بخش ها معتاد شد.
• Doctors warn against mixing downers with alcohol.
پزشکان هشدار می دهند که آرام بخش ها را نباید با الکل مصرف کرد.
• The movie was such a downer, it left everyone depressed.
فیلم آن قدر غم انگیز بود که همه را افسرده کرد.