1. The water swirled down the drain.
[ترجمه گوگل]آب در زهکشی می چرخید
[ترجمه ترگمان]آب از لوله فاضلاب پایین آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آب از لوله فاضلاب پایین آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. All my effort went down the drain.
[ترجمه امیر] تمام تلاش های من از بین رفت|
[ترجمه گوگل]تمام تلاشم به باد رفت[ترجمه ترگمان]تمام تلاش هام از فاضلاب پایین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Safety standards have gone down the drain.
[ترجمه گوگل]استانداردهای ایمنی از بین رفته است
[ترجمه ترگمان]استانداردهای ایمنی از فاضلاب پایین رفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استانداردهای ایمنی از فاضلاب پایین رفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It went down the drain.
[ترجمه گوگل]از زهکش پایین رفت
[ترجمه ترگمان] از فاضلاب اومد پایین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] از فاضلاب اومد پایین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It's just money down the drain, you know.
[ترجمه Metis] این فقط پول دور ریختنه، می دونی که.|
[ترجمه گوگل]این فقط پول است، می دانید[ترجمه ترگمان]می دانی، این فقط پول در فاضلاب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Ho hum, another nice job down the drain.
[ترجمه گوگل]هوم، یک کار خوب دیگر در زهکشی
[ترجمه ترگمان]هو، یه کار خوب دیگه تو فاضلاب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هو، یه کار خوب دیگه تو فاضلاب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. That's why this country's going down the drain!
[ترجمه گوگل]به همین دلیل است که این کشور در حال سقوط است!
[ترجمه ترگمان]برای همینه که این کشور داره از فاضلاب میره پایین!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای همینه که این کشور داره از فاضلاب میره پایین!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Well that's it. 18 months' work down the drain.
[ترجمه گوگل]خب همین 18 ماه کار در زهکشی
[ترجمه ترگمان]خوب، همین است ۱۸ ماه تو فاضلاب کار میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خوب، همین است ۱۸ ماه تو فاضلاب کار میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She tipped the dirty water down the drain.
[ترجمه گوگل]او آب کثیف را به داخل فاضلاب ریخت
[ترجمه ترگمان]آب کثیف را از آب بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آب کثیف را از آب بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The results of years of work went down the drain.
[ترجمه گوگل]نتیجه سالها کار به باد رفت
[ترجمه ترگمان]نتیجه سال ها کار پایین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتیجه سال ها کار پایین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She poured the bucket of dirty water down the drain.
[ترجمه گوگل]او سطل آب کثیف را در زهکشی ریخت
[ترجمه ترگمان]سطل آب کثیف را توی فاضلاب ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سطل آب کثیف را توی فاضلاب ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It slides into your pocket like rain down the drain.
[ترجمه گوگل]مثل باران در زهکشی در جیب شما می لغزد
[ترجمه ترگمان]مثل باران، توی جیب تو می لغزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مثل باران، توی جیب تو می لغزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Dietitians responded by telling cooks to dump yolks down the drain and use the cholesterol-free whites.
[ترجمه گوگل]متخصصان تغذیه در پاسخ به آشپزها گفتند که زرده ها را در آبکش بریزند و از سفیده های بدون کلسترول استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]Dietitians با گفتن این که cooks برای تخلیه yolks از فاضلاب استفاده می کنند و از سفید پوست ها عاری از کلسترول استفاده می کنند، واکنش نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Dietitians با گفتن این که cooks برای تخلیه yolks از فاضلاب استفاده می کنند و از سفید پوست ها عاری از کلسترول استفاده می کنند، واکنش نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید