down payment

/ˈdaʊnˈpeɪmənt//daʊnˈpeɪmənt/

معنی: پیش قسط
معانی دیگر: پیش پرداخت

جمله های نمونه

1. Consider the bad times as down payment for the good times. Hang in there.
[ترجمه گوگل]اوقات بد را به عنوان پیش پرداخت برای اوقات خوب در نظر بگیرید در آنجا بمان
[ترجمه ترگمان] اون دوران بد رو به عنوان دست مزد خوب در نظر بگیر صبر کن ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We've almost got enough money to make a down payment on a house.
[ترجمه راضیه] ما به اندازه کافی پول داریم که پیش قسط خونه رو بدیم.
|
[ترجمه گوگل]ما تقریباً آنقدر پول داریم که بتوانیم یک خانه را پیش پرداخت کنیم
[ترجمه ترگمان]ما تقریبا به اندازه کافی پول داریم که پیش پرداخت یک خانه را پرداخت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Pay me 50 as a down payment.
[ترجمه احسان] به من 50دلار پول بده به عنوان پیش پرداخت
|
[ترجمه گوگل]50 به عنوان پیش پرداخت به من پرداخت کنید
[ترجمه ترگمان]به من ۵۰ دلار پول بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I've made/put a down payment on a new TV and video.
[ترجمه گوگل]من برای تلویزیون و ویدیوی جدید پیش پرداخت کرده ام/پیش پرداخت کرده ام
[ترجمه ترگمان]من یک پرداخت پایین تر از یک تلویزیون و فیلم جدید انجام دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Lenders typically require a higher down payment and may charge other fees.
[ترجمه گوگل]وام دهندگان معمولاً به پیش پرداخت بالاتری نیاز دارند و ممکن است هزینه های دیگری نیز دریافت کنند
[ترجمه ترگمان]قرض دهنده ها معمولا به پرداخت پایین تر نیاز دارند و ممکن است هزینه های دیگر را شارژ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Lessees also find that the down payment on a purchased asset is much higher than the deposit required on a lease.
[ترجمه گوگل]مستاجرها همچنین متوجه می شوند که پیش پرداخت برای دارایی خریداری شده بسیار بیشتر از سپرده مورد نیاز در اجاره است
[ترجمه ترگمان]lessees همچنین متوجه می شوند که پیش پرداخت در یک دارایی خریداری شده بسیار بالاتر از حساب سپرده مورد نیاز برای اجاره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Celeste asked for the money as a down payment on an old farmhouse.
[ترجمه گوگل]سلست پول را به عنوان پیش پرداخت در یک خانه مزرعه قدیمی درخواست کرد
[ترجمه ترگمان]سلست درخواست پول کرد تا پول یک خانه روستایی قدیمی را بپردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You have to pay a 25 % down payment for the house first.
[ترجمه گوگل]ابتدا باید 25 درصد پیش پرداخت خانه را پرداخت کنید
[ترجمه ترگمان]شما باید ۲۵ درصد پیش پرداخت را برای اولین بار پرداخت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If you're borrowing money for the down payment, provide a copy of the entire loan agreement.
[ترجمه گوگل]اگر برای پیش پرداخت پول قرض می کنید، یک کپی از کل قرارداد وام را ارائه دهید
[ترجمه ترگمان]اگر پول قرض می گیرید، یک کپی از کل توافق نامه وام را ارائه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. My budget included an historic down payment on reform, and we'll work with Congress to fully cover the costs through rigorous spending reductions and appropriate additional revenues.
[ترجمه گوگل]بودجه من شامل پیش پرداخت تاریخی برای اصلاحات بود، و ما با کنگره کار خواهیم کرد تا از طریق کاهش شدید هزینه ها و درآمدهای اضافی مناسب، هزینه ها را به طور کامل پوشش دهیم
[ترجمه ترگمان]بودجه من شامل یک پیش پرداخت تاریخی برای اصلاحات بود، و ما با کنگره کار خواهیم کرد تا به طور کامل هزینه ها را از طریق کاهش شدید هزینه ها و درآمده ای بودجه ای مناسب پوشش دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Tina made a big down payment on her first car today.
[ترجمه گوگل]تینا امروز یک پیش پرداخت بزرگ برای اولین ماشینش انجام داد
[ترجمه ترگمان]تینا امروز در اولین اتومبیل خود مبلغ هنگفتی را پرداخت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You can save the down payment in three years.
[ترجمه گوگل]شما می توانید پیش پرداخت را در سه سال پس انداز کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید پرداخت را ظرف سه سال پس انداز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Additionally the bank has to charge 20 % down payment.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، بانک باید 20 درصد پیش پرداخت را دریافت کند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، این بانک باید ۲۰ درصد پیش پرداخت را بپردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Buyers must make at least a 50% down payment on a second home, even if it is their first mortgage.
[ترجمه گوگل]خریداران باید حداقل 50 درصد پیش پرداخت برای خانه دوم داشته باشند، حتی اگر اولین وام مسکن آنها باشد
[ترجمه ترگمان]خریداران باید حداقل ۵۰ درصد پیش پرداخت در خانه دوم را داشته باشند، حتی اگر اولین قسط مسکن آن ها باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The real estate broker required 10 % down payment for buying this house.
[ترجمه گوگل]دلال املاک برای خرید این خانه 10 درصد پیش پرداخت خواسته است
[ترجمه ترگمان]دلال معاملات ملکی به ۱۰ % پیش پرداخت خرید این خانه نیاز داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پیش قسط (اسم)
advance, prepayment, down payment, cash down, handsel

تخصصی

[حسابداری] پیش قسط (پیش پرداخت)
[حقوق] پیش پرداخت

انگلیسی به انگلیسی

• advance payment
a down payment is a sum of money that you pay when you first buy something using a credit arrangement or when you are paying for something by instalments. the down payment is a percentage of its total cost.

پیشنهاد کاربران

No down payment
پیش قسط نداره
پیش قسط
an initial payment on a big puschase
پیش پرداخت برای خرید ( مسکن و. . . )
پیش قسط، پیش پرداخت
قسط عقب افتاده
بیعانه، پیش پرداخت!
A down payment of 50000 dollars should cover the costs
یک بیعانه پنجاه هزار دلاری باید هزینه ها را پوشش دهد.

بپرس