dower

/ˈdaʊr//ˈdaʊə/

معنی: سوراخ زیر زمینی، جهیز دادن
معانی دیگر: (حقوق - بخشی از دارایی شوهر که پس از فوت او به زنش می رسد) میراث زوجه، جهیز، جهیزیه، استعداد، (با: with) دارای استعداد (یا موهبت) کردن، سورا  زیر زمینی، لانه خرگوش وغیره

جمله های نمونه

1. an inchoate right of dower
حق مشروط به جهیزیه

2. Dower, John . War Without Mercy: Race and Power in the Pacific War . 198
[ترجمه گوگل]دوور، جان جنگ بدون رحمت: نژاد و قدرت در جنگ اقیانوس آرام 198
[ترجمه ترگمان]dower، جان جنگ بدون رحم: نژاد و قدرت در جنگ آرام ۱۹۸
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Let her beauty be her wedding dower, for me and my possessions she esteems not.
[ترجمه گوگل]بگذار زیبایی او مهریه عروسی او باشد، برای من و دارایی من او را گرامی نمی دارد
[ترجمه ترگمان]بگذارید زیبایی اش برای من و my باشد، نه به خاطر من و نه به هر چیزی که باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She was drinking all day by the dower.
[ترجمه گوگل]او تمام روز در کنار جهیزیه مشروب می خورد
[ترجمه ترگمان]او تمام روز را صرف مشروب خوردن کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The dower of the woman is very much.
[ترجمه گوگل]مهریه زن بسیار است
[ترجمه ترگمان]جهیزیه زن بسیار زیاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The father pulled the Dower husband Lord once to be appointed English finance minister.
[ترجمه گوگل]پدر یک بار شوهر Dower لرد را کشید تا به عنوان وزیر دارایی انگلیس منصوب شود
[ترجمه ترگمان]پدر شوهر dower را به عنوان وزیر دارایی انگلستان منصوب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سوراخ زیر زمینی (اسم)
covert, dower

جهیز دادن (فعل)
dower

انگلیسی به انگلیسی

• dowry; bride price, sum paid by the groom to the bride's family; widow's inheritance
endow, give a dowry to

پیشنهاد کاربران

آقایی که خانمش را از دست داده ( آقایی که خانمش فوت یا طلاق گرفته باشد )

بپرس