1. a dowdy gray dress
پیراهن (زنانه ی) خاکستری و بدقواره
2. he married a real dowdy
با زن واقعا شلخته ای ازدواج کرد.
3. She makes me feel dowdy and ugly.
[ترجمه A.A] او باعث میشه احساس کنم شلخته و زشتم|
[ترجمه گوگل]او باعث می شود که من احساس بد و زشتی کنم[ترجمه ترگمان]اون منو زشت و زشت می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He had a rather dowdy wife and several children.
[ترجمه A.A] او یک زن نسبتا شلخته و چندتا بچه داشت|
[ترجمه گوگل]او یک همسر نسبتاً فقیر و چندین فرزند داشت[ترجمه ترگمان]زن و چند فرزند داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She looked dowdy and plain in that outfit.
[ترجمه گوگل]او در آن لباس ضخیم و ساده به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]در این لباس زشت و زشت به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این لباس زشت و زشت به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She looked very plain and dowdy.
[ترجمه گوگل]او بسیار ساده و بی روح به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]خیلی ساده و شلخته به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خیلی ساده و شلخته به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Sometimes, Joan was the dowdy, make-up-less wallflower with curves that looked more like sacks.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، جوآن یک گل دیواری بدون آرایش بود که دارای منحنی هایی بود که بیشتر شبیه گونی بود
[ترجمه ترگمان]گاهی، ژاندارک در لباس رو به رو بود، با پیچ و خم های کم تر شبیه به کیسه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گاهی، ژاندارک در لباس رو به رو بود، با پیچ و خم های کم تر شبیه به کیسه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Although the plants are dowdy looking and scentless during the day, at dusk they suddenly release a powerful ravishing scent.
[ترجمه گوگل]اگرچه گیاهان در طول روز ظاهری کثیف و بیبو دارند، در هنگام غروب ناگهان رایحهای قوی از خود آزاد میکنند
[ترجمه ترگمان]اگر چه این گیاهان در طول روز در حال looking و scentless هستند، در هنگام غروب، ناگهان یک رایحه دلربا قدرتمند را منتشر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر چه این گیاهان در طول روز در حال looking و scentless هستند، در هنگام غروب، ناگهان یک رایحه دلربا قدرتمند را منتشر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The drawback was his rather dowdy wife and their increasing brood of children, an imposition to be endured.
[ترجمه گوگل]نقطه ضعف همسر نسبتاً بیحوصلهاش و فرزندان فزایندهشان بود، تحمیلی که باید تحمل کرد
[ترجمه ترگمان]این عیب و عیب، این بود که زن و شوهر his و فرزندان رو به رشد آن ها، مجبور به تحمل آن بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این عیب و عیب، این بود که زن و شوهر his و فرزندان رو به رشد آن ها، مجبور به تحمل آن بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Its dowdy appearance is a handicap.
[ترجمه گوگل]ظاهر ضخیم آن یک نقص است
[ترجمه ترگمان]ظاهر dowdy یک نقص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ظاهر dowdy یک نقص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Dorothy is on the dowdy side.
[ترجمه گوگل]دوروتی طرفدار است
[ترجمه ترگمان]در وتی هم در کنار the است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در وتی هم در کنار the است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Then the townhouses give way to dowdy apartment complexes with grimy windows facing the street.
[ترجمه گوگل]سپس خانه های شهری جای خود را به مجتمع های آپارتمانی محصور با پنجره های کثیف رو به خیابان می دهند
[ترجمه ترگمان]سپس townhouses که با پنجره های کثیف و پنجره های کثیف روبه رو به خیابان شده بودند، راه را باز کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سپس townhouses که با پنجره های کثیف و پنجره های کثیف روبه رو به خیابان شده بودند، راه را باز کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. But the two other spellers, Guey and Dowdy, also missed their words.
[ترجمه گوگل]اما دو املای دیگر، Guey و Dowdy نیز کلمات خود را از دست دادند
[ترجمه ترگمان]اما دو مرد دیگر به نام های Guey و dowdy نیز از کلمات خود غفلت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما دو مرد دیگر به نام های Guey و dowdy نیز از کلمات خود غفلت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. To them, no doubt, I looked laughably dowdy.
[ترجمه گوگل]از نظر آنها، بدون شک، من به طرز خندهآمیزی احمق به نظر میرسیدم
[ترجمه ترگمان]بدون شک من خیلی مضحک به نظر می رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بدون شک من خیلی مضحک به نظر می رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید