دیکشنری
مترجم
بپرس
dovetailed
/ˈdəvˌtel/
/ˈdʌvteɪl/
دم فاخته ای، دم کبوتری
دنبال کنید
جمله های نمونه
1. the ends of the boards were dovetailed together
گوشه های تخته ها را به هم کلاف کرده بودند.
پیشنهاد کاربران
تسلیم شد
جفت کردن
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها