1. She has been for many years a doughty campaigner for women's rights.
[ترجمه گوگل]او برای سالهای متمادی از مبارزان سرسخت برای حقوق زنان بوده است
[ترجمه ترگمان]او چندین سال است که یک مبارز سرسخت برای حقوق زنان بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او چندین سال است که یک مبارز سرسخت برای حقوق زنان بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Ms Doughty entered politics/Parliament after a career in banking.
[ترجمه گوگل]خانم دوتی پس از یک حرفه در بانکداری وارد سیاست/مجلس شد
[ترجمه ترگمان]خانم Doughty پس از یک شغل در بانکداری وارد سیاست \/ پارلمان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خانم Doughty پس از یک شغل در بانکداری وارد سیاست \/ پارلمان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In committee she was a doughty and sometimes intimidating fighter.
[ترجمه گوگل]در کمیته او یک مبارز خشن و گاهی ترسناک بود
[ترجمه ترگمان]در کمیته، او یک قهرمان بزرگ بود و گاهی جنگجو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در کمیته، او یک قهرمان بزرگ بود و گاهی جنگجو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Suffer the evil to come unto me, said doughty Alice.
[ترجمه گوگل]آلیس خنده دار گفت: تحمل کن که شر به سراغ من بیاید
[ترجمه ترگمان]ای الیس دلاور گفت: در مقابل من با شیطان رنج بکش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ای الیس دلاور گفت: در مقابل من با شیطان رنج بکش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Those doughty editorial professionals at the Star have once again helped us avert a foolish mistake just in the nick of time!
[ترجمه گوگل]آن دست اندرکاران سردبیر در استار بار دیگر به ما کمک کردند تا از یک اشتباه احمقانه در زمان کوتاه جلوگیری کنیم!
[ترجمه ترگمان]آن متخصصان editorial که در the استار به سر می برند یک بار دیگر به ما کمک کردند که یک اشتباه احمقانه را درست در موقع زمان از دست بدهیم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن متخصصان editorial که در the استار به سر می برند یک بار دیگر به ما کمک کردند که یک اشتباه احمقانه را درست در موقع زمان از دست بدهیم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Our doughty competitors realised that was out of their reach, but the glamour still didn't fade.
[ترجمه گوگل]رقبای خمیر ما متوجه شدند که دور از دسترس آنها است، اما زرق و برق هنوز از بین نرفت
[ترجمه ترگمان]رقبای دلاور ما متوجه شدند که از دسترس آن ها دور است، اما طلسم هنوز محو نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رقبای دلاور ما متوجه شدند که از دسترس آن ها دور است، اما طلسم هنوز محو نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Dennis Quaid is the doughty knight, Bowen, battling David Thewlis' tyrannical king.
[ترجمه گوگل]دنیس کواید، شوالیهی بداخلاق، بوون است که با پادشاه ظالم دیوید تیولیس میجنگد
[ترجمه ترگمان]\"دنیس کویید\" پهلوان دلاور \"بوون\" در حال جنگ با \"دیوید Thewlis king\" است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]\"دنیس کویید\" پهلوان دلاور \"بوون\" در حال جنگ با \"دیوید Thewlis king\" است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Doughty would admit that in order to safeguard the welfare state income tax would have to go up.
[ترجمه گوگل]دوتی اعتراف می کند که برای محافظت از مالیات بر درآمد دولت رفاه باید افزایش یابد
[ترجمه ترگمان]Doughty اعتراف می کند که به منظور حفاظت از مالیات بر درآمد دولت، باید بالا رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Doughty اعتراف می کند که به منظور حفاظت از مالیات بر درآمد دولت، باید بالا رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Bob Doughty reads from the diary of Daniel Bursch.
[ترجمه گوگل]باب دوتی از دفتر خاطرات دانیل بورش می خواند
[ترجمه ترگمان]باب Doughty از دفتر خاطرات دانیل Bursch می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باب Doughty از دفتر خاطرات دانیل Bursch می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. BOB DOUGHTY: Louisa May Alcott was born in Pennsylvania in eighteen thirty-two.
[ترجمه گوگل]باب داگتی: لوئیزا می آلکات در هجده و سی و دو سالگی در پنسیلوانیا به دنیا آمد
[ترجمه ترگمان]BOB doughty: لوئی زا Alcott در سن ۱۸ و سی و دو سالگی در پنسیلوانیا به دنیا آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]BOB doughty: لوئی زا Alcott در سن ۱۸ و سی و دو سالگی در پنسیلوانیا به دنیا آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Doughty beauty is an aesthetic category that has been advanced by Mr.
[ترجمه گوگل]زیبایی خمیری یک مقوله زیبایی شناختی است که توسط Mr
[ترجمه ترگمان]زیبایی Doughty یک مقوله زیبایی شناختی است که توسط آقای Mr پیشرفت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زیبایی Doughty یک مقوله زیبایی شناختی است که توسط آقای Mr پیشرفت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. BOB DOUGHTY: In eighteen sixty-two, during the American Civil War, Louisa May Alcott went to Washington, D. C. She served as a nurse in a military hospital.
[ترجمه گوگل]باب داگتی: در هجده و شصت و دو سالگی، در طول جنگ داخلی آمریکا، لوئیزا می آلکات به واشنگتن دی سی رفت او به عنوان پرستار در یک بیمارستان نظامی خدمت کرد
[ترجمه ترگمان]BOB doughty: در طی جنگ داخلی آمریکا لوئی زا در هجده شصت و دو سالگی به واشنگتن رفت ج او به عنوان پرستار در یک بیمارستان نظامی خدمت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]BOB doughty: در طی جنگ داخلی آمریکا لوئی زا در هجده شصت و دو سالگی به واشنگتن رفت ج او به عنوان پرستار در یک بیمارستان نظامی خدمت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. BOB DOUGHTY: The British writer Iris Murdoch died of Alzheimer's disease.
[ترجمه گوگل]باب داگتی: آیریس مرداک نویسنده بریتانیایی بر اثر بیماری آلزایمر درگذشت
[ترجمه ترگمان]BOB doughty: نویسنده بریتانیایی Iris مرداک در اثر بیماری آلزایمر فوت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]BOB doughty: نویسنده بریتانیایی Iris مرداک در اثر بیماری آلزایمر فوت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. BOB DOUGHTY: The researchers said turmeric may reduce evidence of damage in the brains of patients with Alzheimer's disease.
[ترجمه گوگل]BOB DOUGHTY: محققان گفتند زردچوبه ممکن است شواهد آسیب در مغز بیماران مبتلا به آلزایمر را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]BOB doughty: محققان گفته اند که زرد چوبه می تواند شواهد آسیب در مغز بیماران مبتلا به آلزایمر را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]BOB doughty: محققان گفته اند که زرد چوبه می تواند شواهد آسیب در مغز بیماران مبتلا به آلزایمر را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. BOB DOUGHTY: By the end of the war, Henry Loomis had received many honors for his service, including a Bronze Star and an Air Medal.
[ترجمه گوگل]باب داگتی: در پایان جنگ، هنری لومیس افتخارات زیادی برای خدمات خود دریافت کرد، از جمله یک ستاره برنز و یک مدال هوایی
[ترجمه ترگمان]BOB doughty: در پایان جنگ، هنری Loomis افتخارات زیادی برای خدمت خود دریافت کرد، از جمله یک ستاره برنزی و مدال نیروی هوایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]BOB doughty: در پایان جنگ، هنری Loomis افتخارات زیادی برای خدمت خود دریافت کرد، از جمله یک ستاره برنزی و مدال نیروی هوایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید