doubting thomas

/ˈdaʊtɪŋˈtɑːməs//ˈdaʊtɪŋˈtɒməs/

آدم شکاک، بدگمان، شک خوی

جمله های نمونه

1. She's a bit of a doubting Thomas she won't believe you're back till she sees you.
[ترجمه گوگل]او کمی به توماس شک دارد تا زمانی که شما را نبیند باور نخواهد کرد که شما برگشته اید
[ترجمه ترگمان]سر تا ماس به تو شک دارد که تو برگشتی تا وقتی که تو را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. No doubt Thomas was deliberately making her look foolish in public in order to hide his real feelings.
[ترجمه گوگل]بدون شک توماس عمداً او را در انظار عمومی احمق جلوه می داد تا احساسات واقعی خود را پنهان کند
[ترجمه ترگمان]بدون شک تا ماس عمدا او را احمق جلوه می داد تا احساسات واقعی اش را پنهان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Doubting Thomas, I stared for a couple of seconds before plunging my hand in.
[ترجمه گوگل]با شک به توماس، چند ثانیه خیره شدم قبل از اینکه دستم را در آن فرو کنم
[ترجمه ترگمان]سر تا ماس، چند ثانیه به او خیره شدم، قبل از اینکه دستم را در آن فرو کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I would challenge any doubting Thomas in my pea patch.
[ترجمه گوگل]من هر توماس شکی را در تکه نخود من به چالش می کشم
[ترجمه ترگمان]من حاضرم هر شکی داشته باشم که سر تا ماس در جالیز نخود سبز من شک کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I wonder challenge any doubting Thomas in my pea patch.
[ترجمه گوگل]من تعجب می کنم که توماس شکی را در تکه نخود من به چالش بکشم
[ترجمه ترگمان]من تعجب می کنم که سر تا ماس در جالیز نخود سبز من تردید دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He a doubting Thomas.
[ترجمه گوگل]او به توماس شک دارد
[ترجمه ترگمان] اون به \"توماس\" شک داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There must have been some unpleasant experiences for Mr. B a doubting Thomas.
[ترجمه گوگل]باید تجربیات ناخوشایندی برای آقای ب و توماس مشکوک وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]باید تجربه ناخوشایندی برای آقای بی شک و تردید وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You should believe what he said. Don't act like a doubting Thomas.
[ترجمه گوگل]شما باید حرف او را باور کنید مثل توماس مشکوک رفتار نکن
[ترجمه ترگمان] تو باید باور کنی که اون چی گفت مثل شک و تردید به توماس شک نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• sceptic; apostle thomas who doubted the truth of jesus' resurrection until he had touched his wounds

پیشنهاد کاربران

a person who refuses to believe anything until they are shown proof
شخصی که تا زمانی که دلیلی به او نشان داده نشود، از باور چیزی امتناع می ورزد، سخت باور، دیر باور، شکاک
The astronomer enjoys taking the role of the doubting Thomas in debates with UFOlogists.
...
[مشاهده متن کامل]

He acted as a doubting Thomas when presented with the new scientific theory.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/doubting-thomas
Skeptical
فرد شکاک و بدبین

بپرس