1. I have no particular reason for doubting him.
[ترجمه گوگل]دلیل خاصی برای شک ندارم
[ترجمه ترگمان]من دلیل خاصی برای شک کردن به او ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من دلیل خاصی برای شک کردن به او ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. There was no doubting his virility.
[ترجمه گوگل]هیچ شکی در جوانمردی او وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]او به مردانگی او شک نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به مردانگی او شک نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. There was no doubting the animal magnetism of the man.
[ترجمه گوگل]هیچ شکی در مغناطیس حیوانی انسان وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]هیچ شکی نبود که جاذبه حیوانی این مرد وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ شکی نبود که جاذبه حیوانی این مرد وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. There's no doubting her ability.
[ترجمه Fatemeh] هیچ شکی در توانایی های اون نیست|
[ترجمه گوگل]در توانایی او شکی نیست[ترجمه ترگمان]در توانایی او شکی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She's a bit of a doubting Thomas she won't believe you're back till she sees you.
[ترجمه گوگل]او کمی به توماس شک دارد تا زمانی که شما را نبیند باور نخواهد کرد که شما برگشته اید
[ترجمه ترگمان]سر تا ماس به تو شک دارد که تو برگشتی تا وقتی که تو را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سر تا ماس به تو شک دارد که تو برگشتی تا وقتی که تو را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There were many difficulties, but there is no doubting that Labour's national organization began to improve.
[ترجمه گوگل]مشکلات زیادی وجود داشت، اما شکی نیست که سازمان ملی کارگر شروع به بهبود کرد
[ترجمه ترگمان]مشکلات زیادی وجود دارد، اما شکی نیست که سازمان ملی حزب کارگر شروع به بهبود کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مشکلات زیادی وجود دارد، اما شکی نیست که سازمان ملی حزب کارگر شروع به بهبود کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. But for the sport's elite there's no doubting it's tough at the top.
[ترجمه گوگل]اما برای نخبگان این ورزش، شکی نیست که در اوج سخت است
[ترجمه ترگمان]اما برای مردان زبده ورزش شکی نیست که در بالا سخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما برای مردان زبده ورزش شکی نیست که در بالا سخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. People had become disinclined to believe without doubting what was revealed to them.
[ترجمه گوگل]مردم تمایلی به ایمان نداشتند بدون اینکه در آنچه بر آنها نازل شده بود شک کنند
[ترجمه ترگمان]مردم بدون شک به آنچه بر آن ها آشکار شده بود ایمان نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مردم بدون شک به آنچه بر آن ها آشکار شده بود ایمان نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. And doubting her husband on this point, she wondered if Timothy Gedge's future was as bleak as he had forecast.
[ترجمه گوگل]و با شک به شوهرش در این مورد، او به این فکر کرد که آیا آینده تیموتی گج به همان اندازه تیره و تار است که او پیش بینی کرده بود
[ترجمه ترگمان]و در این مورد تردید داشت که آیا آینده تیم وتی به همان اندازه که پیش بینی کرده بود غم انگیز بود یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و در این مورد تردید داشت که آیا آینده تیم وتی به همان اندازه که پیش بینی کرده بود غم انگیز بود یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. You are obviously feeling down or doubting your abilities.
[ترجمه گوگل]به وضوح احساس ناراحتی می کنید یا به توانایی های خود شک دارید
[ترجمه ترگمان]تو مشخصا احساس ناراحتی یا شک کردن به توانایی هات رو داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تو مشخصا احساس ناراحتی یا شک کردن به توانایی هات رو داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. There can be no doubting their experience, their confidence, and the classic simplicity of their world view.
[ترجمه گوگل]هیچ شکی در تجربه، اعتماد به نفس و سادگی کلاسیک جهان بینی آنها وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ شک و تردیدی در تجربه، اعتماد به نفس، و سادگی کلاسیک آن ها وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ شک و تردیدی در تجربه، اعتماد به نفس، و سادگی کلاسیک آن ها وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Hang about, I hear you cry, doubting Toms that you are.
[ترجمه گوگل]صبر کن، می شنوم که گریه می کنی، شک دارم تامز هستی
[ترجمه ترگمان]صبر کن، شنیدم گریه کردی و به تام شک کردی که هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صبر کن، شنیدم گریه کردی و به تام شک کردی که هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In 2 I gave reasons for doubting the existence or if not the existence the usefulness of infallible beliefs.
[ترجمه گوگل]در 2 دلایلی برای شک در وجود یا اگر نه وجود در مفید بودن اعتقادات معصوم بیان کردم
[ترجمه ترگمان]در [ ۲ ] دلایلی برای شک در وجود یا عدم وجود فایده اعتقادات infallible ارائه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در [ ۲ ] دلایلی برای شک در وجود یا عدم وجود فایده اعتقادات infallible ارائه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Relief and remorse for doubting him flooded her as his hands moved to relieve himself of his jeans.
[ترجمه گوگل]آسودگی و پشیمانی از شک به او در حالی که دستانش برای رهایی از شلوار جین خود حرکت می کرد، او را فرا گرفت
[ترجمه ترگمان]در حالی که دست هایش را تکان می داد تا خودش را از شلوار جینش خالی کند، پشیمانی و پشیمانی او را غرق کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حالی که دست هایش را تکان می داد تا خودش را از شلوار جینش خالی کند، پشیمانی و پشیمانی او را غرق کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. But one might be forgiven for doubting if this is the most likely cause of the toxic side-effects of direct drilling!
[ترجمه گوگل]اما می توان شک کرد که آیا این محتمل ترین علت عوارض جانبی سمی حفاری مستقیم است یا خیر!
[ترجمه ترگمان]اما اگر این محتمل ترین علت برای اثرات جانبی سمی دریل کردن مستقیم باشد، ممکن است یک نفر بخشوده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما اگر این محتمل ترین علت برای اثرات جانبی سمی دریل کردن مستقیم باشد، ممکن است یک نفر بخشوده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید