double vision


رجوع شود به: diplopia

جمله های نمونه

1. He suffered headaches and double vision after hitting his head in the accident.
[ترجمه گوگل]وی در این حادثه پس از برخورد به سرش دچار سردرد و دوبینی شد
[ترجمه ترگمان]او پس از برخورد با سرش در این حادثه دچار سردرد و دید دوگانه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This double vision of the woman-goddess is said to be the mainspring of Shakespeare's tragedies.
[ترجمه گوگل]گفته می شود که این بینش دوگانه از زن-الهه سرچشمه تراژدی های شکسپیر است
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که این دیدگاه دوگانه از زن - ربه النوع اصل تراژدی های شکسپیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Dizziness with blurred or double vision.
[ترجمه گوگل]سرگیجه همراه با تاری دید یا دوبینی
[ترجمه ترگمان]سرم گیج می رود، سرم گیج می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Shakespeare's early poems sketch that double vision and later many of his heroes are plagued by it.
[ترجمه گوگل]اشعار اولیه شکسپیر این دیدگاه دوگانه را ترسیم می کند و بعدها بسیاری از قهرمانان او گرفتار آن شدند
[ترجمه ترگمان]اشعار اولیه شکسپیر این دیدگاه دوگانه را ترسیم می کنند و بسیاری از قهرمانان او از آن رنج می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. However, children rarely complain of double vision because their brains suppress the image from the squinting eye.
[ترجمه گوگل]با این حال، کودکان به ندرت از دوبینی شکایت می کنند، زیرا مغز آنها تصویر را از چشم دوخته شده سرکوب می کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، کودکان به ندرت از بینایی دوگانه شکایت می کنند زیرا مغزشان از چشم نیمه بسته مانع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Eyes Blurred vision, double vision, sensitivity to bright lights.
[ترجمه گوگل]چشم ها تاری دید، دوبینی، حساسیت به نورهای روشن
[ترجمه ترگمان]چشم ها، بینایی، دید دوگانه، حساسیت به نوره ای روشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He complained that the new lenses gave him double vision and headaches.
[ترجمه گوگل]او شکایت داشت که لنزهای جدید باعث دوبینی و سردرد او شده است
[ترجمه ترگمان]او شکایت داشت که لنزهای جدید بینایی و headaches دوگانه به او داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Repeat prescription Double vision 1
[ترجمه گوگل]تکرار نسخه دوبینی 1
[ترجمه ترگمان]تکرار نسخه دو برابر نسخه ۱
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Double vision denotes two ways of seeing, that is, people hold two opposite opinions simultaneously.
[ترجمه گوگل]دید دوگانه نشان دهنده دو راه دیدن است، یعنی افراد به طور همزمان دو نظر مخالف دارند
[ترجمه ترگمان]دید دوگانه نشان دهنده دو روش دیدن است، یعنی، مردم دو دیدگاه مخالف را به طور همزمان برگزار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Glare, halos and double vision. After surgery you may have difficulty seeing at night.
[ترجمه گوگل]تابش خیره کننده، هاله و دید دوگانه بعد از جراحی ممکن است در شب در بینایی مشکل داشته باشید
[ترجمه ترگمان] Glare \"،\" halos \"و\" بینایی دو برابر بعد از عمل شما شاید در شب دچار مشکل می شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Severe strabismus leads to double vision and can be treated today by surgery.
[ترجمه گوگل]استرابیسم شدید منجر به دوبینی می شود و امروزه با جراحی قابل درمان است
[ترجمه ترگمان]گرفتگی شدید منجر به بینایی دوگانه می شود و امروزه می تواند با عمل جراحی درمان شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He suffers from slight double vision.
[ترجمه گوگل]او از دوبینی خفیف رنج می برد
[ترجمه ترگمان]او از دید slight رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. With another human being present vision becomes double vision, inevitably.
[ترجمه گوگل]با وجود یک انسان دیگر، بینش ناگزیر به دوبینی تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]با یک انسان دیگر، دید فعلی تبدیل به دید دوگانه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Local-colorists thus evince the "double vision" characteristic of the postcolonial author who has one eye on the hegemonic audience and the other on their native subjects.
[ترجمه گوگل]بنابراین، رنگ‌گرایان محلی ویژگی «دیدگاه» نویسنده پسااستعماری را نشان می‌دهند که یک چشم به مخاطبان سلطه‌گر و چشم دیگر به موضوعات بومی خود دارد
[ترجمه ترگمان]در نتیجه colorists محلی، ویژگی \"دیدگاه دوگانه\" نویسنده postcolonial را که دارای یک چشم بر مخاطب برتر و دیگری در موضوعات بومی خود دارد، نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I had double vision before I got hit.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه ضربه بخورم دوبینی داشتم
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه تیر بخورم یه تصویر دو بار دیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[بهداشت] دوبینی

انگلیسی به انگلیسی

• double vision is a medical condition that makes you see a single object as two separate objects. it is caused by an illness, a blow to the head, or by drinking too much alcohol.

پیشنهاد کاربران

If you have double vision, you can see two things where there is actually only one.
احول
دوبینی

بپرس