double up

/ˈdʌbl̩ˈəp//ˈdʌbl̩ʌp/

معنی: دولا کردن، دولا شدن
معانی دیگر: 1- کاملا خم یا تا کردن، (مشت را) گره کردن 2- (از شدت درد یا خنده و غیره) دولا شدن، در اطاق یا تختخواب یک نفره شریک شدن، دولاشدن در اثر خنده وغیره

جمله های نمونه

1. We shall have to double up the sheets to get them in the drawer.
[ترجمه Learner] ما باید ملافه ها را دو تا کنیم تا آنها را در کشو قرار بدهیم
|
[ترجمه گوگل]ما باید ورق ها را دو برابر کنیم تا در کشو قرار گیرند
[ترجمه ترگمان]باید ملافه ها را دو برابر کنیم تا آن ها را در کشو بچیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They laugh so hard they double up with laughter.
[ترجمه Learner] آنقدر می خندند که از خنده دولا می شوند - روده بُر می شوند
|
[ترجمه گوگل]آنقدر می خندند که با خنده دو برابر می شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها آنقدر می خندند که از خنده خودداری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We'll have to double up on books; there aren't enough to go around.
[ترجمه گوگل]ما باید کتاب‌ها را دو برابر کنیم به اندازه کافی برای دور زدن وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]ما باید دو برابر کتاب ها را دو برابر کنیم؛ به اندازه کافی برای رفتن نداریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Terry will have to double up with Bill in the front bedroom.
[ترجمه Learner] تری باید با بیل اتاق خواب جلویی را شریکی استفاده کند
|
[ترجمه گوگل]تری باید با بیل در اتاق خواب جلویی دوبله شود
[ترجمه ترگمان]تری باید با بیل در اتاق جلویی دو برابر بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A punch like that would double up anyone.
[ترجمه Learner] یه مشت مثل اون هر کسی را دولا می کند
|
[ترجمه گوگل]چنین مشتی هر کسی را دو برابر می کند
[ترجمه ترگمان] یه مشت که هر کسی رو دو برابر میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There were enough guitarists to double up on parts .
[ترجمه گوگل]گیتاریست های کافی برای دوبله کردن قطعات وجود داشت
[ترجمه ترگمان]به اندازه کافی گیتار زن هست که بتونه دو برابر بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You'll have to double up with Susie while your aunt is here.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که عمه ات اینجاست، باید با سوزی رابطه برقرار کنی
[ترجمه ترگمان]وقتی خاله ات اینجاست باید با سوزی بازی کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You can stay with us; we'll all just double up.
[ترجمه Learner] می تونی پیش ما بمونی . ما اتاقمون را شریک می شیم
|
[ترجمه گوگل]شما می توانید با ما بمانید؛ همه ما فقط دو برابر می شویم
[ترجمه ترگمان]شما می توانید با ما بمانید؛ همه ما دو برابر خواهیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They only have one room left:you'll have to double up with Peter.
[ترجمه گوگل]آنها فقط یک اتاق باقی مانده اند: شما باید با پیتر دو برابر شوید
[ترجمه ترگمان]فقط یک اتاق باقی مانده: باید با پیتر دو برابر کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The rug can double up.
[ترجمه Learner] قالیچه دولا میشه - تا میشه
|
[ترجمه گوگل]فرش می تواند دو برابر شود
[ترجمه ترگمان] فرش میتونه دوبرابر بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Men can double up on all three groups.
[ترجمه گوگل]مردان می توانند در هر سه گروه دو برابر شوند
[ترجمه ترگمان]مردان می توانند هر سه گروه را دو برابر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Come on, Tom. Double up.
[ترجمه گوگل]بیا تام دوبرابر کن
[ترجمه ترگمان]زود باش، تام دوبل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Many can't afford their own homes and double up with family.
[ترجمه گوگل]بسیاری از آنها نمی توانند خانه های خود را بپردازند و با خانواده زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از افراد نمی توانند از عهده مخارج خانه خود بربیایند و با خانواده خود را دو برابر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I wanted to double up all Wavebreaker's standing rigging, just in case we did try to take her across the ocean.
[ترجمه گوگل]من می‌خواستم تمام تقلب‌های ایستاده Wavebreaker را دو برابر کنم، فقط در صورتی که سعی می‌کردیم او را به آن سوی اقیانوس ببریم
[ترجمه ترگمان]می خواستم همه طناب ها را دو برابر کنم، درست در صورتی که سعی کردیم او را از اقیانوس دور کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. To increase calories, double up, but be careful.
[ترجمه گوگل]برای افزایش کالری، دو برابر کنید، اما مراقب باشید
[ترجمه ترگمان]برای افزایش کالری، دو برابر کنید، اما مراقب باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دولا کردن (فعل)
bend, double, double up, ply

دولا شدن (فعل)
stoop, double up, crouch, hunker

انگلیسی به انگلیسی

• share a room intended for one person; share a single bed; risk the winnings from one bet on a subsequent gamble; bend over with laughter or from pain

پیشنهاد کاربران

This term refers to the act of enrolling in and attending two classes concurrently, usually in the same semester or term.
ثبت نام و شرکت کردن در دو کلاس به طور همزمان، معمولا در یک نیم سال تحصیلی یا ترم
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
I’m going to double up on math and science this semester to fulfill my requirements.
Another student might ask, “Do you think it’s a good idea to double up on challenging courses?”
In a discussion about course load, someone might comment, “I decided to double up on electives to explore different subjects. ”

کاربرد دوم داشتن
کاربرد دیگر داشتن
ناگهان به جلو خم بشی یا به علت خندیدن یا درد شدید
Double up = Double over
When she told me, it was so funny I just doubled up laughing
استفاده دوم از وسیله ای
نقش متفاوت دیگری ایفا کردن
1. به اشتراک گذاشتن چیزی مثل اتاق با فردی دیگر.
2. دریافت یا استفاده از دو مورد. مثال : Matt Damon doubled up, winning two Oscars that night یعنی: مت دیمون دتایی شد و در آن شب دو اسکار گرفت.
مرجع: Online Dictionary Cambridge
دوتا و یکی کردن
به اشتراک گذاشتن
شریک شدن در استفاده از چیزی

بپرس