double quick

/ˈdʌbl̩ˈkwɪk//ˈdʌbl̩kwɪk/

بسیار تند، زود، به سرعت، (قدم رو سربازان و غیره) قدم تند (در مقایسه با: قدم آهسته)، با گام تند رفتن، قدم تند، باقدم تند رفتن

جمله های نمونه

1. the police arrived double-quick and arrested him
پلیس زود سررسید و او را بازداشت کرد.

انگلیسی به انگلیسی

• if something happens double-quick or in double-quick time, it happens very quickly indeed.
quickly!, fast!, right away!, double-time!

پیشنهاد کاربران

بپرس