double entry

/ˈdʌbl̩ˈentri//ˈdʌbl̩ˈentri/

حسابداری دوبل، دفترداری دوبل، دفتر داری مضاعف، سیستم دفترداری دوبل

جمله های نمونه

1. Can read single or double entry tables with some task demand.
[ترجمه گوگل]می تواند جداول یک یا دو ورودی را با مقداری تقاضای کار بخواند
[ترجمه ترگمان]می تواند جداول ورودی یا دو طرفه را با تقاضای کار بخواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Can read single or double entry tables and can make a simple comparison with the data obtained.
[ترجمه گوگل]می تواند جداول یک یا دو ورودی را بخواند و می تواند یک مقایسه ساده با داده های به دست آمده انجام دهد
[ترجمه ترگمان]می تواند جداول ورودی منفرد یا دو طرفه را بخواند و می تواند یک مقایسه ساده با داده های بدست آمده انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The basic principle of double entry bookkeeping is that every transaction has a two - fold effect.
[ترجمه گوگل]اصل اساسی حسابداری دوطرفه این است که هر تراکنش دارای اثر دو برابری است
[ترجمه ترگمان]اصل اساسی دفترداری دوطرفه این است که هر تراکنش یک اثر دو برابر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The accounting double entry is you record an increase in the cash asset account on the balance sheet and a corresponding equal increase in the advertising revenue account.
[ترجمه گوگل]دو ورودی حسابداری به این صورت است که شما افزایشی را در حساب دارایی نقدی در ترازنامه و افزایشی برابر در حساب درآمد تبلیغات ثبت می‌کنید
[ترجمه ترگمان]حسابداری دوطرفه حسابداری یک افزایش در حساب دارایی نقدی در برگه موجودی و افزایش برابر در حساب درآمد تبلیغاتی را ثبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I'd like to apply for double entry.
[ترجمه گوگل]من می خواهم برای ورود دوبل درخواست بدهم
[ترجمه ترگمان]دوست دارم برای دو بار ثبت نام کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It revolves around the twin concepts of a "chart of accounts" and "double entry accounting. "
[ترجمه گوگل]این کتاب حول مفاهیم دوگانه "نمودار حساب ها" و "حسابداری دو ورودی" می چرخد
[ترجمه ترگمان]این موضوع حول دو مفهوم \"چارت حساب\" و \"حسابداری دوطرفه\" می چرخد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It would make more sense to adopt a double entry bookkeeping system.
[ترجمه گوگل]اتخاذ یک سیستم حسابداری دو ورودی منطقی تر است
[ترجمه ترگمان]بهتر است یک سیستم دفترداری دوطرفه انتخاب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Demonstrate the use of double entry and accounting systems.
[ترجمه گوگل]نشان دادن استفاده از سیستم های حسابداری و دو ورودی
[ترجمه ترگمان]استفاده از سیستم های حسابداری دوطرفه و حسابداری را نشان دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The company shall implement double entry ( debit entry and credit entry ) and accrual basis in Accounting.
[ترجمه گوگل]شرکت موظف است مبانی دو ورودی (درج بدهکار و ورود اعتبار) و تعهدی را در حسابداری اعمال کند
[ترجمه ترگمان]این شرکت می تواند ورودی دو طرفه (مدخل بدهی و مدخل اعتباری)و اساس تعهدی در حسابداری را اجرا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Introduce accounting equation, double entry system and the rule of double entry accounting.
[ترجمه گوگل]معادله حسابداری، سیستم دو ورودی و قانون حسابداری دو ورودی را معرفی کنید
[ترجمه ترگمان]معادله حسابداری، سیستم حسابداری دوطرفه و قانون حسابداری دوطرفه را معرفی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Eliminate double entry of your scorecard.
[ترجمه گوگل]ورود دوگانه کارت امتیازی خود را حذف کنید
[ترجمه ترگمان]حذف دو طرفه کارت امتیازی متوازن شما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The debit credit double entry bookkeeping technique is to be used for recording all accounting transaction.
[ترجمه گوگل]روش حسابداری دوبار ورود اعتبار بدهکار برای ثبت تمام معاملات حسابداری استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]از تکنیک دفترداری دوطرفه برای ثبت تمام تراکنش های حسابرسی استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Article 11 An enterprise shall double entry method ( i . e . debit and credit ) for bookkeeping purposes.
[ترجمه گوگل]ماده 11 مؤسسه باید روش ثبت دو برابری (یعنی بدهی و اعتبار) را برای مقاصد حسابداری انجام دهد
[ترجمه ترگمان]ماده ۱۱ یک شرکت باید روش ورود را دو برابر کند ای (بدهکار و بستانکار)برای اهداف دفترداری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The equilibrium which the bookkeeping record achieves through the accounting equation is an essential feature of double entry.
[ترجمه گوگل]تعادلی که سوابق حسابداری از طریق معادله حسابداری به دست می آورد یکی از ویژگی های اساسی ورود دوگانه است
[ترجمه ترگمان]تعادل که سابقه دفترداری می تواند از طریق معادله حسابداری به دست آید، یک ویژگی اساسی از ورود دوگانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] حسابداری دوبل، حسابداری مترادف

انگلیسی به انگلیسی

• double record keeping method (listing all monetary transactions both as a credit and a debit); tax evasion through false bookkeeping

پیشنهاد کاربران

بپرس