double chin

/ˈdʌbəlˈtʃɪn//ˈdʌbəltʃɪn/

معنی: غبغب انسان، غبغب
معانی دیگر: غبغب

جمله های نمونه

1. Derek began to stroke his double chin.
[ترجمه Aygin] درک شروع به نوازش غبغب او کرد .
|
[ترجمه گوگل]درک شروع به نوازش چانه دوتایی او کرد
[ترجمه ترگمان]درک چانه دو دستش را نوازش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Dimples appeared in her fat cheeks, her double chin quivered, her teeth were huge.
[ترجمه گوگل]گودی در گونه های چاقش ظاهر شد، چانه دوتایی اش می لرزید، دندان هایش بزرگ بود
[ترجمه ترگمان]dimples در گونه های فربه خود ظاهر شد، چانه دو دستش لرزید، دندان هایش بزرگ بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Do you have a double chin?
[ترجمه گوگل]دو چانه داری؟
[ترجمه ترگمان]غبغب دوگانه داری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It draws the eye to any double chin occupying space just above.
[ترجمه گوگل]این چشم را به سمت هر چانه دوتایی که فضای بالای آن را اشغال می کند جلب می کند
[ترجمه ترگمان]چشم را به هر گونه چانه دوگانه که در بالای آن قرار دارد، جلب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The excess pounds had given him a double chin and a neck that made his shirt collar look too tight.
[ترجمه گوگل]پوندهای اضافی به او چانه دوتایی و گردنی داده بود که یقه پیراهنش را خیلی تنگ نشان می داد
[ترجمه ترگمان]سی لیره اضافی چانه و گردنی که یقه پیراهنش را خیلی تنگ کرده بود به او داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That's his big nose and double chin.
[ترجمه گوگل]این دماغ بزرگ و چانه دوتایی اوست
[ترجمه ترگمان]بینی بزرگ و چانه اش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If she's got a double chin, watch her flesh shake while she's complaining.
[ترجمه گوگل]اگر چانه دوتایی دارد، در حالی که شکایت می کند، لرزش بدنش را تماشا کنید
[ترجمه ترگمان]اگر چانه اش دو برابر شده باشد، در حالی که دارد شکایت می کند، پوستش را تکان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mi-1: loose powder double chin: powder brush dipped in preparation than deep powder, 2nd pancake, used toilet tissue dipped in flour, avoiding a too heavy a hand.
[ترجمه گوگل]Mi-1: پودر شل دوبل چانه: برس پودر آغشته به آماده سازی از پودر عمیق، پنکیک دوم، دستمال توالت استفاده شده آغشته به آرد، اجتناب از سنگینی دست
[ترجمه ترگمان]آی - ۱: پودر دو طرفه پودری: برس گرد و پودر در آماده کردن از پودر عمیق، کلوچه دوم، استفاده از بافت دستشویی که در آرد به کار می رود و از یک دست سنگین جلوگیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I'm getting a double chin. I'd better lose some weight.
[ترجمه گوگل]دارم دو چانه می گیرم بهتره کمی وزن کم کنم
[ترجمه ترگمان]چانه ام را دو برابر می کنم بهتر است کمی وزن کم کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Weight gain or genetics may lead to a double chin.
[ترجمه گوگل]افزایش وزن یا ژنتیک ممکن است منجر به دو چانه شود
[ترجمه ترگمان]افزایش وزن و یا ژنتیکی ممکن است منجر به یک چانه دو گانه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Modern women don't have a double chin.
[ترجمه گوگل]زنان مدرن چانه دوتایی ندارند
[ترجمه ترگمان]زنان امروزی یک چانه دو دو ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You have the beginnings of a double chin .
[ترجمه گوگل]شما شروع یک چانه دوتایی دارید
[ترجمه ترگمان] تو شروع کردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. ("It'll feel like you're giving yourself a double chin," says Queiros. ) Feel the stretch in the back of your skull and then relax.
[ترجمه گوگل]کیروس می‌گوید: «به نظر می‌رسد که به خود چانه دوتایی می‌دهی » کشش را در پشت جمجمه خود احساس کنید و سپس استراحت کنید
[ترجمه ترگمان](\")می گوید:\" احساس می کنید که چانه تان را دو برابر می کنید (Queiros)کشش را در پشت جمجمه احساس کنید و بعد آرام بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The photograph has been touched up to conceal her double chin.
[ترجمه گوگل]عکس برای پنهان کردن چانه دوتایی او لمس شده است
[ترجمه ترگمان]عکس را تا زیر چانه او پنهان کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غبغب انسان (اسم)
dewlap, double chin

غبغب (اسم)
jowl, double chin

انگلیسی به انگلیسی

• extremely wide chin
someone who has a double chin has a fold of fat under their chin.

پیشنهاد کاربران

غبغب
. e. g
Always put your tongue to the roof of your mouth to avoid a ⭐double chin⭐ in photographs

بپرس