double bind


گرفتار شدن میان دو خواسته ی متناقض) تنگنا، وضع بغرنج

جمله های نمونه

1. Women are caught in a double bind, marginalised in the community if they are not wives and mothers, under excessive pressure to be perfect if they are.
[ترجمه گوگل]زنان در بند دوگانه گرفتار شده‌اند، اگر همسر و مادر نباشند در جامعه به حاشیه رانده می‌شوند، و در صورت وجود، تحت فشار مفرط برای کامل بودن هستند
[ترجمه ترگمان]زنان در یک پیوند دوگانه گرفتار می شوند، در جامعه به حاشیه رانده می شوند اگر همسران و مادران نباشند، تحت فشار بیش از حد برای کامل بودن در صورتی که باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He's in a double bind: he needs experience to get a job but he can't get experience without working.
[ترجمه گوگل]او در یک بند دوگانه است: او برای به دست آوردن شغل نیاز به تجربه دارد، اما بدون کار نمی تواند تجربه کسب کند
[ترجمه ترگمان]او در یک پیوند دوگانه است: او به تجربه برای گرفتن شغل نیاز دارد، اما نمی تواند بدون کار کردن تجربه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The company is caught in a double bind. If it doesn't modernize it won't make money, but if it does modernize they'll have to make people redundant because they won't need them any more.
[ترجمه گوگل]این شرکت در بند دوگانه گرفتار شده است اگر مدرنیزه نشود، پولی در بر نخواهد داشت، اما اگر مدرن شود، باید مردم را بیکار کنند، زیرا دیگر به آنها نیاز نخواهند داشت
[ترجمه ترگمان]شرکت در یک پیوند دوگانه گرفتار شده است اگر این کار را مدرن کند، پول نخواهد داشت، اما اگر مدرنیزه شود باید مردم را اخراج کند، چون آن ها دیگر به آن ها نیاز ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The headteacher is caught in a double bind because whether she expels the boy or lets him off, she still gets blamed.
[ترجمه گوگل]مدیر مدرسه در یک بند دوگانه گرفتار می شود زیرا چه پسر را اخراج کند و چه او را رها کند، باز هم سرزنش می شود
[ترجمه ترگمان]headteacher گیر کرده، به خاطر اینکه آیا او پسر را رها می کند یا از او جدا می شود، باز هم سرزنش می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The company is caught in a double bind. If it doesn't modernise it won't make money, but if it does modernise they'll have to make people redundant because they won't need them any more.
[ترجمه گوگل]این شرکت در بند دوگانه گرفتار شده است اگر مدرنیزه نشود، پولی در بر نخواهد داشت، اما اگر مدرن شود، باید مردم را بیکار کنند، زیرا دیگر به آنها نیاز نخواهند داشت
[ترجمه ترگمان]شرکت در یک پیوند دوگانه گرفتار شده است اگر آن را مدرن سازی نکند، پول نخواهد داشت، اما اگر مدرن سازی کند باید مردم را اخراج کند زیرا آن ها دیگر به آن ها نیاز ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It offers an escape from the double bind of commentary pithily summarised by Foucault, in the passage I quoted just now.
[ترجمه گوگل]این یک گریز از پیوند مضاعف تفسیری است که فوکو در قسمتی که همین الان نقل کردم خلاصه شده است
[ترجمه ترگمان]این گزارش فرار را از بند دوگانه تفسیر pithily، که در همین الان نقل کردم، ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Exactly the same double bind is encountered in any theorization of racial difference.
[ترجمه گوگل]دقیقاً همان پیوند دوگانه در هر نظریه‌پردازی تفاوت نژادی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]دقیقا همان پیوند دوگانه در هر گونه نظریه اختلاف نژادی رو به رو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Thus is the reporter put in a classic double bind.
[ترجمه گوگل]بنابراین گزارشگر در قالب کلاسیک دوگانه قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، گزارشگر در یک پیوند دوگانه کلاسیک قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Hence the double bind attached to being appropriately feminine rears its ugly head again.
[ترجمه گوگل]از این رو، پیوند دوگانه به زنانه بودن، دوباره سر زشت خود را بالا می برد
[ترجمه ترگمان]از این رو، پیوند دوگانه متصل به این که به طور مناسب زنانه شود، دوباره سر زشتش را بالا می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But now division heads are in a double bind.
[ترجمه گوگل]اما اکنون سران لشکر در یک بند دوگانه قرار دارند
[ترجمه ترگمان] اما الان کله \"واحد\" دو برابر شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. ' This is something of a double bind as they have to say 'yes'.
[ترجمه گوگل]این چیزی شبیه یک پیوند دوگانه است زیرا آنها باید «بله» بگویند
[ترجمه ترگمان]این چیزی است از یک پیوند دوگانه که باید بگویند بله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Double bind is a communicative situation where a person receives different or contradictory messages.
[ترجمه گوگل]Double bind یک موقعیت ارتباطی است که در آن شخص پیام های متفاوت یا متناقضی دریافت می کند
[ترجمه ترگمان]پیوند دوگانه یک موقعیت ارتباطی است که در آن فرد پیام های متفاوتی یا متناقض دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And some books about double bind were found manually in the laboratory of Southwest University.
[ترجمه گوگل]و تعدادی کتاب در مورد اتصال دوگانه به صورت دستی در آزمایشگاه دانشگاه جنوب غربی پیدا شد
[ترجمه ترگمان]و برخی از کتاب های مربوط به پیوند دوگانه به صورت دستی در آزمایشگاه دانشگاه جنوب غربی یافت شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The economy is in a double bind.
[ترجمه گوگل]اقتصاد در بند دوگانه است
[ترجمه ترگمان]اقتصاد در یک پیوند دوگانه قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Same as the double bind between the mother and son.
[ترجمه گوگل]مانند پیوند دوگانه بین مادر و پسر
[ترجمه ترگمان] مثل یه پیوند دوگانه که بین مادر و پسر قرار داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

مخمصه
دودلی و تردید در برابر دریافتِ همزمانِ دو پیام متضاد
معمولا یکی از این دو پیام آشکار و به صورتِ کلامی، و پیام دیگر به صورت ضمنی و ناآشکار ( زبان بدن یا رفتار ) است
مثال؛
My boss wants me to finish the project early, but also wants me to make sure it’s perfect. It’s a double bind.
In a discussion about conflicting expectations, someone might say, “I feel trapped in a double bind – I can’t please everyone. ”
...
[مشاهده متن کامل]

A person describing a situation with no good outcome might use this phrase, “I’m in a double bind where no matter what I choose, someone will be disappointed. ”

گرفتاری دوسره، محذوریت مضاعف یا پیوند دوگانه ( انگلیسی: Double bind ) نوعی تنگنا در ارتباطات است که در آن فرد ( یا گروه ) دو یا چند پیام متعارض دریافت می کند که یکی دیگری را نقض می کند. در برخی شرایط ( به طور خاص در خانواده ها و روابط ) این موضوع می تواند به لحاظ عاطفی ناخوشایند باشد. [۱] این گرفتاری اغلب در روابط ناهنجار بین فردی ایجاد می شود[۲]. پیام های دوگانه یا دو سره نشان از یک تله ی ارتباطی دارند که در سطوح مختلف ارتباط کلامی یا غیرکلامی، دو پیام متناقض را به طور همزمان منتقل می کنند[۳]. به طور مثال وقتی از کسی پرسیده می شود �حالت چطور است؟� و او با چهره ای غمگین، صدایی گرفته و حزین و بغض آلود پاسخ بدهد، �خوب هستم� با یک پیام دوجانبه یا با یک گرفتاری دوسره مواجه هستیم.
...
[مشاهده متن کامل]

منبع: ویکی پدیا

تنگنای دوسر باخت
استاندارد های دوگانه
گریز ناپذیر، دوسو دشوار،

چوب دو سر طلا. چوب دو سر نجس. نه راه پیش نه راه پس
چوب دو سر آلوده!
دوراهی سخت

بپرس