dotted line


خط نقطه چین

جمله های نمونه

1. Fold the paper along the dotted line.
[ترجمه جعفر مرادی] کاغذ را از محل نقطه چین تا کنید.
|
[ترجمه گوگل]کاغذ را در امتداد خط نقطه چین تا کنید
[ترجمه ترگمان]این مقاله را در امتداد خط نقطه چین جا به جا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Sign your name on the dotted line.
[ترجمه گوگل]نام خود را روی خط چین امضا کنید
[ترجمه ترگمان]اسمت رو روی خط dotted امضا کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Once you sign on the dotted line you are committed to that property.
[ترجمه گوگل]هنگامی که روی خط نقطه چین امضا می کنید، به آن ویژگی متعهد هستید
[ترجمه ترگمان]هنگامی که شما بر روی خط نقطه چین که به آن تعلق دارید امضا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Cut along the dotted line.
[ترجمه جعفر مرادی] از محل خط چین ببُرید.
|
[ترجمه گوگل]در امتداد خط نقطه برش دهید
[ترجمه ترگمان]در امتداد خط نقطه چین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A page break is represented as a dotted line on screen.
[ترجمه گوگل]شکست صفحه به صورت یک خط نقطه چین روی صفحه نمایش داده می شود
[ترجمه ترگمان]یک شکستن صفحه ای به صورت یک خط نقطه چین در صفحه نمایش داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The boundary was marked with a dotted line.
[ترجمه گوگل]مرز با خط نقطه مشخص شده بود
[ترجمه ترگمان]مرز با خط نقطه چین مشخص شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Just sign on the dotted line and the car is yours.
[ترجمه گوگل]فقط روی خط چین امضا کنید و ماشین مال شماست
[ترجمه ترگمان]فقط روی خط dotted امضا کنید و ماشین مال شماست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sign on the dotted line.
[ترجمه گوگل]روی خط نقطه چین امضا کنید
[ترجمه ترگمان] اینجا رو امضا کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Write your name on the dotted line.
[ترجمه گوگل]روی خط نقطه نام خود را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نام خود را در خط نقطه چین بنویسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The dotted line in each diagram separates the superior courts from the inferior courts.
[ترجمه گوگل]خط نقطه چین در هر نمودار، دادگاه های برتر را از دادگاه های پایین تر جدا می کند
[ترجمه ترگمان]خط نقطه چین در هر نمودار، دادگاه های عالی را از دادگاه های پایین تر جدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The lucky 000 have signed on the dotted line.
[ترجمه گوگل]000 خوش شانس روی خط نقطه چین امضا کرده اند
[ترجمه ترگمان]۱۰۰۰۰ نفر در خط نقطه چین این خط را امضا کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Fold along the dotted line.
[ترجمه گوگل]در امتداد خط نقطه چین تا کنید
[ترجمه ترگمان]Fold را در امتداد خط نقطه چین کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In b the slope of each dotted line is less than unity - in each case denoting negative allometry.
[ترجمه گوگل]در b شیب هر خط نقطه چین کمتر از وحدت است - در هر مورد نشان دهنده آلومتری منفی است
[ترجمه ترگمان]در (b)شیب هر خط نقطه چین کم تر از یک واحد است - در هر حالتی که نشانگر allometry منفی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The dotted line A-C-D - E represents the only sensible route.
[ترجمه گوگل]خط نقطه چین A-C-D - E نشان دهنده تنها مسیر معقول است
[ترجمه ترگمان]خط نقطه چین A - C - D - E تنها یک مسیر منطقی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The dotted line on the map shows the path that goes from the church down to the river.
[ترجمه گوگل]خط نقطه چین روی نقشه مسیری را نشان می دهد که از کلیسا به سمت پایین رودخانه می رود
[ترجمه ترگمان]خط نقطه چین در نقشه مسیر مسیری است که از کلیسا به سمت رودخانه می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] خط چین

انگلیسی به انگلیسی

• space for a signature on a document or contract

پیشنهاد کاربران

مدیر یا سرپرست غیرمستقیم
در برابر solid line مدیر یا سرپرست مستقیم
غیرمستقیم هم معنی میده
در مقابل solid line به معنی مستقیم
به مسئولیت های فرعی، ثانویه یا غیررسمی، dotted line responsibility گفته میشه

بپرس