dots


معمارى : نقطه چین

جمله های نمونه

1. the telltale dots of measles
لکه های آشکار (بیماری) سرخک

2. small and almost invisible dots
نقطه های ریز و تقریبا غیرقابل تشخیص

3. from a distance those islands appeared as tiny dots
از فاصله ی دور آن جزایر همچون نقطه های کوچک دیده می شد.

پیشنهاد کاربران

لکه
مثلاً رفتید قاب بخرید یه قاب هست که روی ان دایره دایره رنگ نارنجی طرح داره با زمینه ابی می گویید
The blue one with the orange dots
به معنی بازی نقطه بازی هم هست

بپرس