dotage

/ˈdoʊtɪdʒ//ˈdəʊtɪdʒ/

معنی: خرق، ضعف پیری، کودنی در اثر پیری
معانی دیگر: فرتوتی، خرفتی (در اثر پیری)، ناتوانی

جمله های نمونه

1. he has reached his dotage now
او اکنون پیرو خرفت شده است.

2. Even in his dotage, the Professor still sits on the committee.
[ترجمه گوگل]پروفسور حتی در دوتاژ خود همچنان در کمیته می نشیند
[ترجمه ترگمان]در این سن و سال، استاد هنوز در کمیته حضور دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. What Lord Denning's Spectator interview in his dotage had revealed was unguarded language.
[ترجمه گوگل]آنچه که مصاحبه لرد دنینگ با تماشاگر در دوتاژ خود فاش کرده بود، زبانی بدون محافظ بود
[ترجمه ترگمان]چیزی که Lord Denning در خرفتی او نشان داده بود زبان بی نگهبان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Thurmond is as mean in his dotage as he was in his younger days.
[ترجمه گوگل]تورموند در زندگی خود به همان اندازه که در دوران جوانی خود پست بود
[ترجمه ترگمان]Thurmond به همان اندازه که در روزه ای جوانی به سر می برد یعنی در حالی که در ایام جوانیش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For while Hare was playing out his dotage, the backroom was at work.
[ترجمه گوگل]در حالی که هار در حال پخش بازی های خود بود، اتاق پشتی در حال کار بود
[ترجمه ترگمان]چون هر وقت که داشت پا به پا می گذاشت، اتاق پشتی داشت کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Is this how we want to spend our dotage?
[ترجمه گوگل]آیا ما می خواهیم دوات خود را اینگونه بگذرانیم؟
[ترجمه ترگمان]این روشیه که ما می خوایم dotage رو سپری کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Merlin fell in a dotage on the damsel.
[ترجمه گوگل]مرلین به صورت دوتایی روی دختر افتاد
[ترجمه ترگمان](مرلین)در برابر این دوشیزه سرنگون شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He has dotage because of old age.
[ترجمه گوگل]او به دلیل کهولت سن دواتاژ دارد
[ترجمه ترگمان]از پیری خرف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I'm not in my dotage yet ; I can still drive to Gilly.
[ترجمه گوگل]من هنوز در دوتاژ خودم نیستم ; من هنوز می توانم به سمت گیلی بروم
[ترجمه ترگمان]هنوز از پا افتاده ام؛ هنوز می توانم تا گیلی رانندگی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He is in his dotage.
[ترجمه گوگل]او در دوتاژ خود است
[ترجمه ترگمان] اون داره از پا در میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sarah moved back in with her father so that she could look after him in his dotage.
[ترجمه گوگل]سارا با پدرش به خانه برگشت تا بتواند از او مراقبت کند
[ترجمه ترگمان]سارا با پدرش به خانه بازگشت تا او بتواند در dotage از او مراقبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sometimes the kids talk to me as if I'm in my dotage!
[ترجمه گوگل]بعضی وقتا بچه ها جوری باهام حرف میزنن که انگار توی دوتاژم!
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها بچه ها طوری با من حرف می زنند که انگار من dotage هستم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We all need to work at forgiveness and acceptance right into our dotage.
[ترجمه گوگل]همه ما نیاز داریم که در بخش عفو و پذیرش درست در دوران زندگی خود تلاش کنیم
[ترجمه ترگمان]همه ما باید در بخشش و پذیرش درست در خرفتی خودمان کار کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is as though they could not wait to sink into a dotage spent in permanent contemplation of their childhood.
[ترجمه گوگل]گویی نمی‌توانستند صبر کنند تا در حیله‌ای که در تفکر دائمی دوران کودکی خود سپری شده‌اند، غرق شوند
[ترجمه ترگمان]مثل این است که آن ها نمی توانستند صبر کنند تا خود را در سنین پیری که به دوران کودکی خود مشغول بودند، فرو کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خرق (اسم)
disrespect, idiocy, amentia, asperity, imbecility, anility, brutality, dementia, dotage, discourtesy

ضعف پیری (اسم)
caducity, dotage

کودنی در اثر پیری (اسم)
dotage

انگلیسی به انگلیسی

• senility, impaired intellect as a result of old age; infatuation; act of doting on someone or something
if someone is in their dotage, they are very old and becoming weak.

پیشنهاد کاربران

بپرس