1. dot and carry
ده بر یک
2. dot one's i's and cross one's t's
بسیار دقت کردن
3. polka dot
خال خال،خال دار
4. fishing villages dot the coast
ساحل از دهکده های ماهی گیران پوشیده شده است.
5. put a dot in front of those who have come
جلو اسم آنهایی که آمده اند یک نقطه بگذار.
6. on the dot
(عامیانه) درست سر ساعت،درست به موقع
7. the year dot
(انگلیس - خودمانی) سال ها پیش
8. there is a dot on the "i"
روی "i" یک نقطه است.
9. The island is a small green dot on the map.
[ترجمه گوگل]این جزیره یک نقطه سبز کوچک روی نقشه است
[ترجمه ترگمان]جزیره یک نقطه سبز کوچک روی نقشه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جزیره یک نقطه سبز کوچک روی نقشه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The President's address is WWW dot Whitehouse dot. gov.
[ترجمه گوگل]آدرس رئیس جمهور WWW dot Whitehouse dot است دولت
[ترجمه ترگمان]آدرس رئیس جمهور WWW نقطه Whitehouse است دولت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آدرس رئیس جمهور WWW نقطه Whitehouse است دولت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He's very punctual always arrives on the dot.
[ترجمه گوگل]او بسیار وقت شناس است همیشه به نقطه می رسد
[ترجمه ترگمان]او خیلی وقت شناس و وقت شناس به نقطه می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او خیلی وقت شناس و وقت شناس به نقطه می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. There is a dot between 6 and 0.
[ترجمه گوگل]یک نقطه بین 6 تا 0 وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک نقطه بین ۶ تا ۰ وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک نقطه بین ۶ تا ۰ وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Small coastal towns dot the landscape.
[ترجمه گوگل]شهرهای کوچک ساحلی چشم انداز را پر کرده اند
[ترجمه ترگمان]شهره ای ساحلی کوچک، چشم انداز را بررسی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شهره ای ساحلی کوچک، چشم انداز را بررسی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Mr Green arrived at six on the dot .
[ترجمه حامی] آقای گرین درست سر ساعت 6 رسید|
[ترجمه گوگل]آقای گرین به ساعت شش روی نقطه رسید[ترجمه ترگمان]آقای گرین به ساعت شش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The island was just a dot on the horizon.
[ترجمه گوگل]جزیره فقط یک نقطه در افق بود
[ترجمه ترگمان]این جزیره فقط یک نقطه در افق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این جزیره فقط یک نقطه در افق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. The three o'clock train arrived on the dot.
[ترجمه گوگل]قطار ساعت سه به نقطه رسید
[ترجمه ترگمان]قطار ساعت سه به نقطه رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قطار ساعت سه به نقطه رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. The plane landed at two o'clock on the dot.
[ترجمه گوگل]هواپیما در ساعت دو در نقطه فرود آمد
[ترجمه ترگمان]هواپیما ساعت دو در نقطه فرود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هواپیما ساعت دو در نقطه فرود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید