doss

/ˈdɒs//dɒs/

معنی: بستر، خوابگاه، خوابیدن
معانی دیگر: (انگلیس - خودمانی)، بستر (در مسافرخانه های ارزان)، شا  زدن

جمله های نمونه

1. Can I doss down at your house tonight, after the party?
[ترجمه گوگل]آیا می توانم امشب بعد از مهمانی در خانه شما بیایم؟
[ترجمه ترگمان]می تونم امشب تو خونه تو باشم، بعد از مهمونی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You can doss down on my floor.
[ترجمه گوگل]می تونی روی زمین من بشور
[ترجمه ترگمان]میتونی روی زمین من بخوابی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He lets you doss on the floor of his bedroom.
[ترجمه گوگل]او به شما اجازه می دهد کف اتاق خوابش را بچسبانید
[ترجمه ترگمان]به شما اجازه می دهد که روی کف اتاق خوابش کار کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This job's a real doss.
[ترجمه گوگل]این کار یک کار واقعی است
[ترجمه ترگمان]این شغل یه doss واقعیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A man in an Isleworth doss house, who was in Reading that day, was suspected, but later released.
[ترجمه گوگل]مردی در خانه‌ای در Isleworth که آن روز در ریدینگ بود، مشکوک شد، اما بعدا آزاد شد
[ترجمه ترگمان]مردی در خانه Isleworth doss که آن روز در حال خواندن بود مظنون بود، اما بعدا آزاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Nor are folk expected to doss down on a pair of planks across the bath.
[ترجمه گوگل]همچنین از مردم انتظار نمی رود که یک جفت تخته را در سراسر حمام بچکانند
[ترجمه ترگمان]مردم انتظار ندارند که روی یک جفت تخته های کف حمام دراز بکشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She knew that Harry liked to doss down in the porch.
[ترجمه گوگل]او می‌دانست که هری دوست دارد در ایوان خانه بنشیند
[ترجمه ترگمان]می دانست که هری دوست دارد در ایوان بنشیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sherif Doss, the head of Egypt's association of Coptics, said 17 civilians died and 40 were injured.
[ترجمه گوگل]شریف دوس، رئیس انجمن قبطیان مصر گفت که 17 غیرنظامی کشته و 40 نفر زخمی شدند
[ترجمه ترگمان]شریف Doss، رئیس انجمن s، گفت که ۱۷ غیرنظامی کشته و ۴۰ نفر مجروح شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The news finally reached the Clausius Doss 's ears.
[ترجمه گوگل]این خبر سرانجام به گوش کلازیوس دوس رسید
[ترجمه ترگمان]بالاخره این خبر به گوش Clausius رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We may as well doss down here tonight.
[ترجمه گوگل]ما هم می‌توانیم امشب اینجا بیایم
[ترجمه ترگمان] ما باید امشب اینجا بمونیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Introduction: For baby doss and play.
[ترجمه گوگل]مقدمه: برای بچه و بازی
[ترجمه ترگمان]مقدمه: برای بازی کودکان و بازی کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In paris tramps often doss down under the bridges.
[ترجمه گوگل]در پاریس ولگردها اغلب در زیر پل ها فرو می روند
[ترجمه ترگمان]در پاریس ولگردها اغلب زیر پل ها پایین می ایند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Crowe Doss rage, he ordered people not to hold a wedding, and even all of it has been engaged immediately to the dissolution of marriage.
[ترجمه گوگل]خشم کرو دوس، او به مردم دستور داد که عروسی برگزار نکنند، و حتی همه آن بلافاصله به انحلال ازدواج درگیر شده است
[ترجمه ترگمان]او به مردم دستور داد که مراسم ازدواج را برگزار نکنند، و حتی همه آن ها بلافاصله برای انحلال ازدواج نامزد شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Where did you doss down last night?
[ترجمه گوگل]دیشب کجا خوردی؟
[ترجمه ترگمان]دیشب کجا بودی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بستر (اسم)
bed, floor, headstock, kip, doss

خوابگاه (اسم)
chamber, bed, doss, dormitory, dorm, bedroom, bedchamber, cubicle, bunk, cabin

خوابیدن (فعل)
stop, bed, kip, doss, sleep, lie, go down

انگلیسی به انگلیسی

• temporary bed
lie down in a temporary bed

if you doss down somewhere, usually in an uncomfortable place, you sleep there for a short time; an informal expression.

پیشنهاد کاربران

بپرس