dosimetry


علوم نظامى : تعیین مقدار جذب شده دارو یا تشعشع اتمى ازمایش تعیین دوز جذب شده

جمله های نمونه

1. MAP Accurate, Quantitative 3 - D Dosimetry for blood irradiators.
[ترجمه گوگل]MAP دقیق، کمی 3 - دزیمتری D برای پرتوده های خون
[ترجمه ترگمان]MAP دقیق، کمی D کمی برای irradiators خون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A review of space dosimetry methods is also presented.
[ترجمه گوگل]مروری بر روش‌های دزیمتری فضا نیز ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]مروری بر متودهای آنالیز فضایی نیز ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In vivo dosimetry using TLD during HDR intracavitary after-loading brachytherapy is a good predictor of late rectal complications.
[ترجمه گوگل]دزیمتری in vivo با استفاده از TLD در طول براکی تراپی پس از بارگذاری داخل حفره ای HDR پیش بینی کننده خوبی برای عوارض دیررس رکتوم است
[ترجمه ترگمان]in vivo dosimetry با استفاده از TLD در طی intracavitary HDR بعد از بار کردن brachytherapy، یک پیش بینی کننده خوب از عوارض شمالی مقعد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. However, solid state dosimetry with thermoluminescent materials is also included.
[ترجمه گوگل]با این حال، دزیمتری حالت جامد با مواد ترمولومینسانس نیز گنجانده شده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، dosimetry حالت جامد با مواد thermoluminescent نیز در نظر گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The article reported dosimetry difference by experiment of replacing Pt - window with Pt - window to the LINAC acceleration - tube.
[ترجمه گوگل]مقاله تفاوت دزیمتری را با آزمایش جایگزینی پنجره Pt با پنجره Pt به لوله شتاب LINAC گزارش کرد
[ترجمه ترگمان]این مقاله تفاوت dosimetry را با تجربه جایگزین کردن پنجره Pt با پنجره Pt - پنجره برای لوله شتاب linac گزارش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective : To compare dosimetry of 3 D - CRT and IMRT plan for para - aortic lymph node tumor metastasis.
[ترجمه گوگل]هدف: مقايسه دوزيمتری طرح 3D-CRT و IMRT برای متاستاز تومور غدد لنفاوی پاراآئورت
[ترجمه ترگمان]هدف: مقایسه dosimetry ۳ D - LD و برنامه IMRT برای حمله پارا - آئورت غدد لنفاوی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Internal dosimetry has been used to describe the distribution of radiopharmaceutical radioactive energy deposited in tissue during the course of metabolism and its determination.
[ترجمه گوگل]دزیمتری داخلی برای توصیف توزیع انرژی رادیواکتیو رادیودارویی رسوب‌شده در بافت در طول دوره متابولیسم و ​​تعیین آن استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]dosimetry داخلی برای توصیف توزیع انرژی رادیو اکتیو radiopharmaceutical در بافت در طول دوره متابولیسم و تعیین آن مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Laser dosimetry belongs with the realm of optical radiometry.
[ترجمه گوگل]دزیمتری لیزری به قلمرو رادیومتری نوری تعلق دارد
[ترجمه ترگمان]dosimetry لیزری متعلق به محدوده نور نوری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As a retros pective dosimetry technique, electron spin resonance has been applied to dose re construction wider and wider.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک تکنیک دزیمتری رترو پکتیو، رزونانس اسپین الکترون برای ساخت مجدد دوز گسترده‌تر و گسترده‌تر استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]به عنوان تکنیک retros pective pective، رزونانس چرخشی الکترون برای بازسازی بیشتر و گسترده تر اعمال شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The quality control of thermoluminescence dosimetry is discussed.
[ترجمه گوگل]کنترل کیفیت دزیمتری ترمولومینسانس مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]کنترل کیفیت of dosimetry مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This is done by dedicated groups of individuals in medical, personnel and dosimetry, health statistics and genetics departments.
[ترجمه گوگل]این کار توسط گروه های اختصاصی از افراد در بخش های پزشکی، پرسنل و دزیمتری، آمار سلامت و ژنتیک انجام می شود
[ترجمه ترگمان]این کار توسط گروه های اختصاصی افراد در بخش پزشکی، پرسنل و dosimetry، آمار بهداشتی و بخش های ژنتیک انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Again, the level of risk implied by this explanation seems inconsistent with the dosimetry and previous estimates of genetic risk.
[ترجمه گوگل]مجدداً، سطح خطر مستلزم این توضیح با دزیمتری و برآوردهای قبلی خطر ژنتیکی ناسازگار به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]مجددا، سطح ریسکی که با این توضیح به کار می رود، با the و برآورده ای قبلی ریسک ژنتیکی متناقض به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The seed irradiator designed and built is very efficient and effective and has already been used extensively in radiobiological experiments and the accuracy of dosimetry.
[ترجمه گوگل]پرتودهی بذر طراحی و ساخته شده بسیار کارآمد و مؤثر است و قبلاً به طور گسترده در آزمایشات رادیوبیولوژیکی و دقت دزیمتری استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]The طراحی شده و ساخته شده بسیار کارآمد بوده و به طور گسترده در آزمایش ها radiobiological و دقت of مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We suggest the measurement of wedge - field depth dose for the accurate dosimetry.
[ترجمه گوگل]ما اندازه گیری دوز عمق میدان گوه را برای دزیمتری دقیق پیشنهاد می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما اندازه گیری دوز عمق میدان مغناطیسی برای the دقیق را پیشنهاد می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] دز سنجی اندازه گیری دزهای تابشی .

انگلیسی به انگلیسی

• measurement of doses of radiation; measurement of doses of medication

پیشنهاد کاربران

dosimetry ( پزشکی )
واژه مصوب: چنده‏سنجی
تعریف: اندازه‏گیری چنده/ مقدار مصرف دارو یا میزان تابش پرتو براساس روش های علمی|||متـ . مقدارسنجی 1
دوزیمتری

بپرس