1. dorsal fin
(ماهیان) باله ی پشتی
2. dorsal vein
سیاهرگ پشتی
3. The male fish develops extended filaments on the dorsal fin.
[ترجمه گوگل]ماهی نر رشته های کشیده روی باله پشتی ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]ماهی نر در باله پشتی رشته های بزرگ ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ماهی نر در باله پشتی رشته های بزرگ ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Soon, however, many are projecting their dorsal fins high out of the water and are confidently pecking at their food.
[ترجمه گوگل]اما به زودی، بسیاری باله های پشتی خود را از آب بیرون می اندازند و با اطمینان به غذای خود نوک می زنند
[ترجمه ترگمان]با این حال، به زودی بسیاری از آن ها باله پشتی خود را از آب بیرون می کشند و با اطمینان به غذای خود نوک می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، به زودی بسیاری از آن ها باله پشتی خود را از آب بیرون می کشند و با اطمینان به غذای خود نوک می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In most mammals, apart from the cat, the dorsal lateral geniculate nucleus projects exclusively to area 1
[ترجمه گوگل]در بیشتر پستانداران، به غیر از گربه، هسته ژنیکوله جانبی پشتی منحصراً به ناحیه 1 می رود
[ترجمه ترگمان]در بیشتر پستانداران، جدا از گربه، هسته geniculate جانبی پشتی به طور انحصاری در ناحیه ۱ قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در بیشتر پستانداران، جدا از گربه، هسته geniculate جانبی پشتی به طور انحصاری در ناحیه ۱ قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The blennies have a single dorsal fin, which may be almost, but not completely, divided by a deep notch.
[ترجمه گوگل]بالهها یک باله پشتی دارند که ممکن است تقریباً، اما نه کاملاً، با یک شکاف عمیق تقسیم شود
[ترجمه ترگمان]باله پشتی یک باله پشتی دارد که ممکن است تقریبا به طور کامل با یک شکاف عمیق تقسیم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باله پشتی یک باله پشتی دارد که ممکن است تقریبا به طور کامل با یک شکاف عمیق تقسیم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Longitudinal dorsal incision of the constricting band followed by transverse suture results in a fully mobile foreskin.
[ترجمه گوگل]برش طولی پشتی نوار منقبض و به دنبال آن بخیه عرضی باعث ایجاد یک پوست ختنه گاه کاملا متحرک می شود
[ترجمه ترگمان]شکاف برشی بعد پشتی یک باند محدودکننده که توسط بخیه عرضی دنبال می شود، در یک ختنه گاهش کاملا سیار منجر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شکاف برشی بعد پشتی یک باند محدودکننده که توسط بخیه عرضی دنبال می شود، در یک ختنه گاهش کاملا سیار منجر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The dorsal arm plates are rounded in smaller specimens becoming hexagonal in the larger ones; they are not contiguous.
[ترجمه گوگل]صفحات بازوی پشتی در نمونه های کوچکتر گرد شده و در نمونه های بزرگتر شش ضلعی می شوند آنها به هم پیوسته نیستند
[ترجمه ترگمان]صفحات پشتی پشتی در نمونه های کوچک تر گرد می شوند و در بخش های بزرگ تر شش ضلعی می شوند؛ آن ها پیوسته نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صفحات پشتی پشتی در نمونه های کوچک تر گرد می شوند و در بخش های بزرگ تر شش ضلعی می شوند؛ آن ها پیوسته نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The dorsal arm plates are swollen, fan shaped and separated from one another.
[ترجمه گوگل]صفحات بازوی پشتی متورم، بادبزن شکل و از یکدیگر جدا شده اند
[ترجمه ترگمان]صفحات دست پشتی ورم کرده، پنکه شکل می گیرند و از هم جدا می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صفحات دست پشتی ورم کرده، پنکه شکل می گیرند و از هم جدا می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The dorsal fin is like a yacht sail; tall and similarly shaped.
[ترجمه گوگل]باله پشتی مانند بادبان قایق بادبانی است بلند و به شکل مشابه
[ترجمه ترگمان]باله پشتی مانند یک قایق بادبانی است؛ بلند و به شکل مشابه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باله پشتی مانند یک قایق بادبانی است؛ بلند و به شکل مشابه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Are there any tremors of dorsal or pectorals that could signify irritation from parasites?
[ترجمه گوگل]آیا لرزش پشتی یا سینه ای وجود دارد که نشان دهنده تحریک ناشی از انگل باشد؟
[ترجمه ترگمان]آیا لرزه ها در عضلات پشتی و یا صدری وجود دارند که می تواند نشان دهنده سوزش from باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا لرزه ها در عضلات پشتی و یا صدری وجود دارند که می تواند نشان دهنده سوزش from باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The dorsal arm plates are fan shaped, contiguous proximal, but well separated distally.
[ترجمه گوگل]صفحات بازوی پشتی به شکل بادبزنی، نزدیک به هم هستند، اما به خوبی از هم جدا شده اند
[ترجمه ترگمان]صفحات پشتی پشتی به شکل بادبزنی، مجاور پیوسته، اما به خوبی از هم جدا شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صفحات پشتی پشتی به شکل بادبزنی، مجاور پیوسته، اما به خوبی از هم جدا شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Butterflyfish have a spiny dorsal fin, which they are quite prepared to use in attack.
[ترجمه گوگل]پروانه ماهی دارای باله پشتی خاردار است که برای استفاده در حمله کاملاً آماده است
[ترجمه ترگمان]Butterflyfish یک باله پشتی خاردار به نام dorsal دارند که کاملا برای استفاده در حمله آماده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Butterflyfish یک باله پشتی خاردار به نام dorsal دارند که کاملا برای استفاده در حمله آماده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The dorsal arm plates are bell shaped or triangular with a convex distal edge and are separated.
[ترجمه گوگل]صفحات بازوی پشتی به شکل زنگ یا مثلثی با لبه دیستال محدب و از هم جدا هستند
[ترجمه ترگمان]صفحات پشتی پشتی به شکل زنگ یا مثلثی با لبه محدب محدب وصل می شوند و از هم جدا می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صفحات پشتی پشتی به شکل زنگ یا مثلثی با لبه محدب محدب وصل می شوند و از هم جدا می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. In species with variegated leaves the dorsal side is olive brown, light to dark red or deep purple.
[ترجمه گوگل]در گونه هایی با برگ های متنوع، سمت پشتی قهوه ای زیتونی، قرمز روشن تا تیره یا بنفش تیره است
[ترجمه ترگمان]در گونه های رنگارنگ، قسمت پشتی به رنگ قهوه ای زیتونی و یا به رنگ ارغوانی تیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در گونه های رنگارنگ، قسمت پشتی به رنگ قهوه ای زیتونی و یا به رنگ ارغوانی تیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید