1. Their debut album Doppelganger, which was written and recorded in just three months, is out on Monday.
[ترجمه Atra] اولین آلبوم آن ها به نام Doppelganger که در عرض 3 ماه نوشته وضبط شد، روز دوشنبه در دسترس است.|
[ترجمه گوگل]اولین آلبوم آنها Doppelganger که تنها در سه ماه نوشته و ضبط شد، روز دوشنبه منتشر شد[ترجمه ترگمان]اولین آلبوم آن ها Doppelganger، که در عرض سه ماه نوشته و ضبط شد، دوشنبه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A doppelganger is invisible except to its owner and is not reflected in a mirror.
[ترجمه گوگل]دوپلگانگر جز برای صاحبش نامرئی است و در آینه منعکس نمی شود
[ترجمه ترگمان]یک همزاد، غیر از صاحبش، نامریی است و در آینه منعکس نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک همزاد، غیر از صاحبش، نامریی است و در آینه منعکس نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Perhaps a human could find its proper doppelganger of organisms in a closed bottle.
[ترجمه گوگل]شاید یک انسان بتواند در یک بطری دربسته موجودات زنده خود را بیابد
[ترجمه ترگمان]شاید یک انسان بتواند همزاد مناسبی را در یک بطری بسته پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاید یک انسان بتواند همزاد مناسبی را در یک بطری بسته پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The doppelganger stands right behind its owner and always moves swiftly to dodge out of sight.
[ترجمه گوگل]داپلگانگر درست پشت صاحبش می ایستد و همیشه به سرعت حرکت می کند تا از دید دور بماند
[ترجمه ترگمان]همزاد درست پشت صاحبش ایستاده و همیشه به سرعت حرکت می کند تا از نظر ناپدید شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همزاد درست پشت صاحبش ایستاده و همیشه به سرعت حرکت می کند تا از نظر ناپدید شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A play on "doppelganger, " the word is "a person with your name who shows up when you Google yourself, " according to the society.
[ترجمه گوگل]به گفته جامعه، نمایشی در مورد "دوپلگانگر"، کلمه "شخصی با نام شماست که وقتی خودتان در گوگل سرچ می کنید ظاهر می شود"
[ترجمه ترگمان]یک بازی در \"doppelganger\"، کلمه \"فردی با نام شما است که زمانی که خودتان گوگل را معرفی می کنید، ظاهر می شود\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک بازی در \"doppelganger\"، کلمه \"فردی با نام شما است که زمانی که خودتان گوگل را معرفی می کنید، ظاهر می شود\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. But by setting up similar doppelganger domains, the researchers were able to receive messages that would otherwise be bounced back.
[ترجمه گوگل]اما با راهاندازی دامنههای doppelganger مشابه، محققان توانستند پیامهایی را دریافت کنند که در غیر این صورت بازپس میگرفتند
[ترجمه ترگمان]اما با ایجاد دامنه های doppelganger مشابه، محققان توانستند پیام هایی دریافت کنند که در غیر این صورت بازیابی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما با ایجاد دامنه های doppelganger مشابه، محققان توانستند پیام هایی دریافت کنند که در غیر این صورت بازیابی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Luke faced his mindless doppelganger, but it was Mara Jade who eventually killed Luuke Skywalker.
[ترجمه گوگل]لوک با داپلگانگر بی فکر خود روبرو شد، اما این مارا جید بود که در نهایت لوک اسکای واکر را کشت
[ترجمه ترگمان]لوک با همزاد خودش رو به رو شد، اما مثل \"مارا\" بود که نهایتا \"اسکای واکر اسکای واکر\" رو کشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لوک با همزاد خودش رو به رو شد، اما مثل \"مارا\" بود که نهایتا \"اسکای واکر اسکای واکر\" رو کشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Photographs of Putin doppelganger Lo Yuanpin, 4 were swiftly published on online news sites and in newspapers across China turning him into a minor celebrity overnight.
[ترجمه گوگل]عکسهای لو یوانپین 4 ساله، داپلگانر پوتین به سرعت در سایتهای خبری آنلاین و روزنامههای سراسر چین منتشر شد و او را یک شبه به یک چهره مشهور کوچک تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]عکس هایی از \"ولادمیر Yuanpin\" (Putin Yuanpin)، ۴ نفر به سرعت در سایت های خبری آنلاین منتشر شدند و در روزنامه ها سرتاسر چین او را تبدیل به یک فرد مشهور کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عکس هایی از \"ولادمیر Yuanpin\" (Putin Yuanpin)، ۴ نفر به سرعت در سایت های خبری آنلاین منتشر شدند و در روزنامه ها سرتاسر چین او را تبدیل به یک فرد مشهور کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. When he became leaner and faster, his digital doppelganger also became sleeker and more fleet - footed.
[ترجمه گوگل]زمانی که لاغرتر و سریعتر شد، داپلگانگر دیجیتالی او نیز شیکتر و پرطرفدارتر شد
[ترجمه ترگمان]وقتی او لاغرتر و تندتر شد، doppelganger دیجیتالی او نیز تبدیل به sleeker و fleet شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی او لاغرتر و تندتر شد، doppelganger دیجیتالی او نیز تبدیل به sleeker و fleet شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Fixed black screen deadlock when skipping doppelganger cinematic.
[ترجمه گوگل]رفع بن بست صفحه سیاه هنگام پرش از فیلم doppelganger cinematic
[ترجمه ترگمان]ثابت کردن بن بست صفحه سیاه وقتی که cinematic را حذف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ثابت کردن بن بست صفحه سیاه وقتی که cinematic را حذف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Such similarity spells danger, for plantations of doppelganger bananas lack genetic diversity and are therefore at risk of succumbing to disease.
[ترجمه گوگل]چنین شباهتی خطرناک است، زیرا مزارع موز دوپلگانگر فاقد تنوع ژنتیکی هستند و بنابراین در معرض خطر تسلیم شدن در برابر بیماری هستند
[ترجمه ترگمان]چنین شباهت در معرض خطر، برای کشت موز doppelganger، فاقد تنوع ژنتیکی است و بنابراین در معرض خطر قرار گرفتن در برابر بیماری قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چنین شباهت در معرض خطر، برای کشت موز doppelganger، فاقد تنوع ژنتیکی است و بنابراین در معرض خطر قرار گرفتن در برابر بیماری قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Doppelganger works as a liberator of feeling and intuition in White's novels, opening horizons beyond social patterns, rational decisions, and institutionally approved emotions.
[ترجمه گوگل]داپلگانگر در رمانهای وایت بهعنوان رهاییبخش احساس و شهود عمل میکند و افقهایی را فراتر از الگوهای اجتماعی، تصمیمگیریهای منطقی و احساسات تأیید شده نهادینه میگشاید
[ترجمه ترگمان]Doppelganger به عنوان نجات دهنده احساسات و شهود در رمان های سفید عمل می کند و افق های فراتر از الگوهای اجتماعی، تصمیمات منطقی و احساسات را تایید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Doppelganger به عنوان نجات دهنده احساسات و شهود در رمان های سفید عمل می کند و افق های فراتر از الگوهای اجتماعی، تصمیمات منطقی و احساسات را تایید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. And I think the idea of a doppelganger or a person who shares your experiences so intimately that they are you is kind of a fulfillment of a fantasy that we have as humans, " he said. "
[ترجمه گوگل]و من فکر میکنم ایده یک داپلگانگر یا شخصی که تجربیات شما را آنقدر صمیمانه به اشتراک میگذارد که آنها شما هستید، نوعی تحقق فانتزی است که ما انسانها داریم
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" من فکر می کنم ایده یک فرد یا فردی که تجربیات شما را چنان محکم به اشتراک می گذارد که آن ها هستند، نوعی اجرای فانتزی است که ما به عنوان انسان داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" من فکر می کنم ایده یک فرد یا فردی که تجربیات شما را چنان محکم به اشتراک می گذارد که آن ها هستند، نوعی اجرای فانتزی است که ما به عنوان انسان داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Or how about Katie Holmes' little doppelganger, Suri Cruise, who was voted the most adorable "celebriots" by Forbes magazine?And they know "cute".
[ترجمه گوگل]یا در مورد سوری کروز، دوپلنگ کوچولوی کیتی هولمز، که توسط مجله فوربس به عنوان شایان ستایش ترین "سلبریوت ها" انتخاب شد، چطور؟ و آنها "ناز" را می دانند
[ترجمه ترگمان]یا درباره کتی Holmes، doppelganger کروز، که به خاطر مجله فوربس به most \"celebriots\" رای داده بود؟ و آن ها \"بامزه\" را می دانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یا درباره کتی Holmes، doppelganger کروز، که به خاطر مجله فوربس به most \"celebriots\" رای داده بود؟ و آن ها \"بامزه\" را می دانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید