doorstop

/ˈdɔːrstɑːp//ˈdɔːstɒp/

زیر دری (گوه یا لاستیکی که برای باز نگه داشتن درب در زیر آن قرار می دهند)، لاستیک پای در

جمله های نمونه

1. This big fat dictionary would make a good doorstop.
[ترجمه گوگل]این فرهنگ لغت بزرگ می تواند درب خوبی را ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]این فرهنگ لغت بزرگ چربی a خوبی خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The door was held open by a doorstop.
[ترجمه گوگل]در توسط یک درب باز بود
[ترجمه ترگمان]در باز شد و در باز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They'd been using the encyclopedia as a doorstop.
[ترجمه گوگل]آنها از دایره المعارف به عنوان دریچه استفاده می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها از دایره المعارف انگلیسی به عنوان یک doorstop استفاده می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His paper-weight and doorstop were of ground and polished foin-stone.
[ترجمه گوگل]وزن کاغذ و سقف درب او از سنگ‌های سنگی و صیقلی بود
[ترجمه ترگمان]وزن paper و doorstop از سنگ فرش شده و صیقل یافته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This Silly brand doggy doorstop is as practical as it is cute.
[ترجمه گوگل]این درب سگکی برند احمقانه به همان اندازه کاربردی است که زیبا است
[ترجمه ترگمان]این سگ کوچک سگ کوچولوها خیلی بامزه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He used a large book as a doorstop.
[ترجمه گوگل]او از یک کتاب بزرگ به عنوان درب منزل استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]او از کتاب بزرگی به نام doorstop استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She stood trembling on the doorstop, a bathrobe clutched tightly closed at her throat by a long pale hand.
[ترجمه گوگل]او با لرزش روی در ایستاده بود، حمامی که با دستی بلند رنگ پریده روی گلویش محکم بسته بود
[ترجمه ترگمان]او در حالی که حوله حمام را با یک دست دراز و رنگ پریده در گلویش پیچیده بود، ایستاده بود و می لرزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A short walk from her doorstop, past some pastures and a dilapidated barn, is the fir and cedar forest that covers about one-third of her property.
[ترجمه گوگل]یک پیاده روی کوتاه از درب خانه، از کنار برخی مراتع و انباری ویران، جنگل صنوبر و سرو است که حدود یک سوم از دارایی او را پوشش می دهد
[ترجمه ترگمان]یک پیاده روی کوتاه از doorstop، گذشته از چراگاه های و یک انبار ویران، جنگل صنوبر و سدر است که حدود یک سوم دارایی او را پوشش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I can see why Mrs Hudson is a little upset at 137 being used as a doorstop.
[ترجمه گوگل]من می توانم بفهمم که چرا خانم هادسون از اینکه از 137 به عنوان دریچه استفاده می شود، کمی ناراحت است
[ترجمه ترگمان]من می توانم بفهمم که چرا خانم هادسن کمی از ۱۳۷ به عنوان یک doorstop به کار گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Nowhere was it written that Macintosh would render Lisa an expensive and rather bulky doorstop.
[ترجمه گوگل]هیچ جا نوشته نشده بود که مکینتاش به لیزا یک درب گران قیمت و نسبتاً بزرگ تبدیل کند
[ترجمه ترگمان]در هیچ کجا نوشته نشده بود که مکینتاش برای لیزا یک doorstop گران قیمت و نسبتا بزرگ بسازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Decker power sander or Sears Craftsman heavy-duty pressure-washer, unless you want to see it end up as a doorstop.
[ترجمه گوگل]سنباده پاور دکر یا واشر فشار سنگین Sears Craftsman، مگر اینکه بخواهید آن را به عنوان یک درب ببینید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از سنباده sander و یا Sears craftsman duty heavy، مگر اینکه بخواهید آن را به عنوان یک doorstop ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hidden the emergency light in the familiar corner of house. Uniting doorstop and lighting function, and easy to be gotten in the dark.
[ترجمه گوگل]چراغ اضطراری را در گوشه ای آشنا از خانه پنهان کرد عملکرد درب و روشنایی را یکپارچه می کند و به راحتی در تاریکی به دست می آید
[ترجمه ترگمان]نور اضطراری را در گوشه آشنای خانه پنهان کرد هم گون کردن یک تابع نوردهی و نورپردازی، و آسان بودن در تاریکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But looks can deceive - it is actually a very reliable and practical doorstop!
[ترجمه گوگل]اما ظاهر می تواند فریب دهد - در واقع یک درب بسیار قابل اعتماد و کاربردی است!
[ترجمه ترگمان]اما به نظر می رسد که می تواند فریب دهد - این واقعا عملی قابل اعتماد و عملی است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A battered Model T steering wheel is her garage doorstop.
[ترجمه گوگل]یک فرمان ضربه خورده مدل T درب گاراژ او است
[ترجمه ترگمان]یک چرخ یدکی مدل تی یک گاراژ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• small device which holds a door open; device which prevents a door from a hitting wall
a doorstop is something such as a heavy object that you use to keep a door open and prevent it closing.

پیشنهاد کاربران

doorstop ( عمومی )
واژه مصوب: زیردری
تعریف: شیء یا افزاره ای برای ممانعت از باز یا بسته شدن در بیش از حد لازم
یعنی زبانه ی در
ولی �به در بسته خوردن� هم معنی می ده، جایی که فضای بیشتری برای پیشروی نیست و دیگه کار از کار گذشته

بپرس