doodoo

پیشنهاد کاربران

فضولات ( به زبان بچگانه )
The toddler said he needed to go to the bathroom because he had to do doo - doo.
کودک گفت که باید به دستشویی برود چون باید جیش کند.
After playing outside, he accidentally stepped in some doo - doo.
...
[مشاهده متن کامل]

بعد از بازی در بیرون، او به طور تصادفی روی مقداری گه قدم گذاشت.

Get off that game , go upstairs and wash up and get ready to eat some booty
Let's go doodoo man
بازی رو تمومش کن ، بیا بالا ، خودتو بشور تا آماده خوردن کونم بشی،
بزن بریم مرد دودو
Doodoo به کسی میگن که از هیچی چندشش نمیشه
...
[مشاهده متن کامل]

اتفاقا برعکس حال هم می کنه ، با حاله
ی فیلم بود ترجمه کردم

مدفوع
Feces
Excrement
doggy doo - doo
مدفوع سگ
چیز با حال و دوست داشتنی