don’t beat around the bush

پیشنهاد کاربران

مترادف؛ Get to the point | Speak plainly | Be direct | Cut to the chase | Stop stalling
مثال؛
Stop beating around the bush and just tell me what you want!
Instead of wasting time, the manager told his team, "Let's not beat around the bush—here's the problem and the solution. "
...
[مشاهده متن کامل]

She dislikes vague conversations and prefers people who don’t beat around the bush.
این اصطلاح ریشه در شیوه های شکار قرون وسطی دارد، جایی که شکارچیان با ضربه زدن به بوته ها سعی می کردند پرندگان یا حیوانات را بیرون بیاورند، به جای اینکه مستقیماً هدف را نشانه بگیرند. به مرور زمان، این مفهوم به استعاره ای برای گفتار غیرمستقیم یا دور زدن اصل موضوع تبدیل شد. در فارسی نیز عبارت های مشابهی وجود دارند که بر صراحت و رک گویی در گفتار تأکید دارند.

حاشیه نرو

بپرس