donnybrook

/ˈdɑːniˌbrʊk//ˈdɑːniˌbrʊk/

معنی: هیاهو، جنجال، فریاد پرسر وصدا
معانی دیگر: جنجال، فریاد پرسر وصدا، هیاهو، (عامیانه) زد و خورد (با سر و صدا و خشونت)، بزن بزن، محشر

مترادف ها

هیاهو (اسم)
pother, commotion, apothecary, fanfare, explosion, ruckus, hubbub, donnybrook, hullabaloo, to-do

جنجال (اسم)
tumult, pother, hubbub, scuffle, jangle, bobbery, brawl, donnybrook, stramash, garboil

فریاد پرسروصدا (اسم)
donnybrook

انگلیسی به انگلیسی

• wild brawl, fierce fight

پیشنهاد کاربران

**یک زد و خورد یا درگیری پر سر و صدا، اغلب در مکان عمومی**. این واژه معمولاً به یک نزاع یا مشاجره ی پرهیاهو و بی نظم اشاره دارد که ممکن است به شکل یک دعوای دسته جمعی یا درگیری خشونت آمیز باشد.
- - -
...
[مشاهده متن کامل]

## ریشه و تاریخچه
- واژه Donnybrook از نام **بازارچه سالانه Donnybrook** در نزدیکی دوبلین، ایرلند گرفته شده است که تا سال ۱۸۵۵ برگزار می شد و به خاطر رفتارهای پرهیاهو، درگیری ها و زد و خوردهای مکرر شهرت داشت.
- به همین دلیل، کلمه Donnybrook به صورت استعاری برای توصیف هر نوع درگیری یا مشاجره ی پر سر و صدا و بی نظم به کار می رود.
- - -
## کاربرد و مثال ها
- The fans got into a donnybrook after the game ended.
طرفداران بعد از پایان بازی به یک درگیری پر سر و صدا پرداختند.
- There was a donnybrook at the concert, and the police had to intervene.
در کنسرت یک زد و خورد رخ داد و پلیس مجبور به دخالت شد.
- The political debate turned into a donnybrook with shouting and accusations.
مناظره سیاسی به یک مشاجره پر سر و صدا با فریاد و اتهامات تبدیل شد.