donnish

/ˈdɒnɪʃ//ˈdɒnɪʃ/

وابسته به یا همانند استاد دانشگاه (به ویژه استادان مشاور در انگلیس)، مدرس وار

جمله های نمونه

1. He has a somewhat donnish air about him.
[ترجمه گوگل]او تا حدودی حال و هوای بدی در مورد خود دارد
[ترجمه ترگمان] اون یه مقدار donnish در مورد اون داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She knew he was being playful in his donnish way and she was surprised that he could take the whole affair so lightly .
[ترجمه گوگل]او می‌دانست که او به شیوه‌ای بازیگوش رفتار می‌کند و از اینکه او می‌توانست کل ماجرا را اینقدر بی‌اهمیت بگیرد، تعجب کرد
[ترجمه ترگمان]می دانست که دارد شوخی می کند و تعجب کرده بود که می تواند همه کارها را سرسری بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He is precise and mildly donnish in manner.
[ترجمه گوگل]او دقیق و ملایم در رفتار است
[ترجمه ترگمان]رفتارش دقیق و ملایم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He is a devout Catholic with mild, donnish quirks. He writes haiku poems and reads Shakespeare for pleasure.
[ترجمه گوگل]او یک کاتولیک متعهد با خصلت‌های خفیف و غیرعادی است او اشعار هایکو می نویسد و شکسپیر را برای لذت می خواند
[ترجمه ترگمان]او کاتولیک devout با خصوصیات ملایم و donnish است او شعر haiku می نویسد و برای لذت خواندن آثار شکسپیر را می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. May, a donnish, genteel man nicknamed Captain Slow by his colleagues for his championing of comfort over speed in cars, thinks Top Gear gives viewers vicarious pleasure.
[ترجمه گوگل]می، مردی ساده لوح و نجیب که همکارانش به خاطر دفاع از راحتی بیش از سرعت در اتومبیل‌ها به او لقب کاپیتان اسلو داده بودند، فکر می‌کند که Top Gear به بیننده‌ها لذت زیادی می‌دهد
[ترجمه ترگمان]در ماه مه، مردی محترم، نجیب، با نام مستعار سروان آهسته از همکاران خود به خاطر دفاع از سرعت در خودروها، فکر می کند که لوازم مورد نیاز به بینندگان شادی فوق العاده ای می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The film took a firm course through its vast subject, avoiding the rocks of donnish rancour.
[ترجمه گوگل]فیلم مسیری محکم را در موضوع گسترده خود طی کرد و از سنگ های کینه توزانه دوری کرد
[ترجمه ترگمان]فیلم مسیر محکم خود را طی می کرد و از the of اجتناب می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Juvenile Antarctic octopuses, speckled brown, mauve and orange, look like exquisitely carved netsuke ornaments, perfectly proportioned and endearing for their donnish domed "heads".
[ترجمه گوگل]اختاپوس‌های جوان قطب جنوب، قهوه‌ای خال‌دار، ارغوانی و نارنجی، شبیه زیورآلات نتسوکه‌ای حکاکی‌شده‌ای هستند که به‌خاطر «سرهای گنبدی»شان کاملاً متناسب و دوست‌داشتنی هستند
[ترجمه ترگمان]زیورآلات قطب جنوب نوجوانان، بنفش و نارنجی، به نظر می رسند که netsuke netsuke و زیبا به نظر می رسند، کاملا متناسب و دوست داشتنی برای سره ای domed هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I dare say boldly, in me before, still do not have a person dare donnish, you are a bit quieter to me!
[ترجمه گوگل]به جرأت می گویم، در من قبلاً، هنوز کسی جرات نمی کند، تو نسبت به من کمی ساکت تر هستی!
[ترجمه ترگمان]به جرات می گویم، پیش از این، پیش از آن کسی را ندارم که به من جرات بدهد، تو کمی آرام تر از من هستی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• resembling an english academic, meticulous, learned, serious
someone who is donnish is considered to be rather serious and clever.

پیشنهاد کاربران

بپرس