domineeringly


بطورتحکم امیز

انگلیسی به انگلیسی

• dominatingly, overbearingly, tyrannically

پیشنهاد کاربران

سلطه گرانه
I have freely and domineeringly seized her genitals
آزادانه و سلطه گرانه ، اندام تناسلی او را تصرف کرده ام

بپرس