1. the british dominance in western europe
تفوق انگلیس در اروپای غربی
2. The firm soon achieved complete dominance in the marketplace.
[ترجمه الهام حسینی] طولی نکشید که این شرکت به بازار تسلط کامل پیدا کرد|
[ترجمه الهام حسینی] طولی نکشید که این شرکت به بازار مسلط شد|
[ترجمه گوگل]این شرکت به زودی به تسلط کامل در بازار دست یافت[ترجمه ترگمان]این شرکت به زودی تسلط کامل خود را در بازار به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It was to be even longer before their dominance over the party was eroded.
[ترجمه گوگل]حتی بیشتر از این بود که تسلط آنها بر حزب از بین برود
[ترجمه ترگمان]بیشتر از این بود که بر dominance غلبه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیشتر از این بود که بر dominance غلبه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Music companies have profited from the dominance of CDs over vinyl records.
[ترجمه گوگل]شرکت های موسیقی از تسلط سی دی ها بر صفحات وینیل سود برده اند
[ترجمه ترگمان]شرکت های موسیقی از نفوذ سی دی ها بر روی سوابق vinyl سود بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شرکت های موسیقی از نفوذ سی دی ها بر روی سوابق vinyl سود بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He asserted his dominance over the other party members.
[ترجمه علی ترابی] او تفوق خود را بر دیگر اعضای حزب دیکته کرد|
[ترجمه گوگل]او بر سایر اعضای حزب تسلط داشت[ترجمه ترگمان]او بر تسلط خود بر سایر اعضای حزب تاکید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He felt emasculated by her dominance.
[ترجمه گوگل]او از تسلط او احساس ضعف می کرد
[ترجمه ترگمان]نسبت به dominance، مردانگی و مردانگی خود را احساس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نسبت به dominance، مردانگی و مردانگی خود را احساس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The dominance of the academic tradition is patently supported by the major vested interest groups within education and the broader society.
[ترجمه گوگل]تسلط سنت آکادمیک آشکارا توسط گروههای ذینفع اصلی در آموزش و پرورش و جامعه گستردهتر حمایت میشود
[ترجمه ترگمان]سلطه سنت آکادمیک آشکارا توسط گروه های ذی نفع اصلی در زمینه آموزش و جامعه وسیع تر پشتیبانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سلطه سنت آکادمیک آشکارا توسط گروه های ذی نفع اصلی در زمینه آموزش و جامعه وسیع تر پشتیبانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The same dominance of traditional companies was seen in the financial services sector.
[ترجمه گوگل]همین تسلط شرکت های سنتی در بخش خدمات مالی نیز مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]همان نفوذ شرکت های سنتی در بخش خدمات مالی دیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همان نفوذ شرکت های سنتی در بخش خدمات مالی دیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In short, male dominance can be strongly suggested in pictorial representation without the patriarchal male being directly represented at all.
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، تسلط مردانه را می توان به شدت در بازنمایی تصویری پیشنهاد کرد، بدون اینکه اصلاً مرد مردسالار به طور مستقیم بازنمایی شود
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، تسلط مردان را می توان قویا در نمایش تصویری بدون اینکه مرد سالار به طور مستقیم نماینده داشته باشد، نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، تسلط مردان را می توان قویا در نمایش تصویری بدون اینکه مرد سالار به طور مستقیم نماینده داشته باشد، نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. An ubiquitous feature of post-colonialism is the dominance of the state in the process of capital accumulation.
[ترجمه گوگل]یکی از ویژگیهای همهجای پسااستعمار، تسلط دولت در فرآیند انباشت سرمایه است
[ترجمه ترگمان]ویژگی بارز از بعد از استعمار، تسلط دولت در فرآیند انباشت سرمایه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ویژگی بارز از بعد از استعمار، تسلط دولت در فرآیند انباشت سرمایه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Parasites, for instance, affect dominance, at least in mice.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، انگل ها، حداقل در موش ها، بر تسلط تأثیر می گذارند
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، Parasites بر تسلط، حداقل در موش ها اثر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، Parasites بر تسلط، حداقل در موش ها اثر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Therefore the dominance of the ruling class in the relations of production will be reflected in the superstructure.
[ترجمه گوگل]بنابراین تسلط طبقه حاکم بر روابط تولید در روبنا منعکس خواهد شد
[ترجمه ترگمان]بنابراین سلطه طبقه حاکم در روابط تولید در the انعکاس خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین سلطه طبقه حاکم در روابط تولید در the انعکاس خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. One approach, close to Marxist accounts, detects the dominance of big business and owners of capital.
[ترجمه گوگل]یک رویکرد، نزدیک به روایت های مارکسیستی، تسلط کسب و کارهای بزرگ و صاحبان سرمایه را تشخیص می دهد
[ترجمه ترگمان]یک رویکرد، نزدیک به حساب های مارکسیستی، تسلط کسب وکار بزرگ و صاحبان سرمایه را شناسایی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک رویکرد، نزدیک به حساب های مارکسیستی، تسلط کسب وکار بزرگ و صاحبان سرمایه را شناسایی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Keepers hope he will establish his dominance over them and the females will choose him.
[ترجمه گوگل]نگهبانان امیدوارند که او تسلط خود را بر آنها برقرار کند و ماده ها او را انتخاب کنند
[ترجمه ترگمان]افرادی که امیدوارند او تسلط خود را بر آن ها برقرار کند و زنان او را انتخاب خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افرادی که امیدوارند او تسلط خود را بر آن ها برقرار کند و زنان او را انتخاب خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید